P

ᶜʳᵃᶻʸ ᴸᵒᵛᵉ
P⁴


* Dayun *
در رو باز کردم و وارد دفتر لینو شدم ولی اونجا نبود ...
میخواستم از اتاق برم بیرون ولی به یه نفر برخوردم ...

* leeknow *
امروز خواب موندم برای همین دیر رسیدم به شرکت .. داشتم سمت دفتر میدوییدم که به یه نفر برخوردم ...

دایون خورد به لینو و نزدیک بود بیوفته که لینو از کمر گرفتش ...
دایون رو صاف کرد .. دایون درست وایساد و لباسش رو درست کرد ...

_ اوه خوبی؟
× آره ببخشید و مرسی..
_ عیبی نداره خودم حواسم نبود
×خب اومدم نبودید..
_ عا راستش خواب موندم
× (خنده ی خیلی آرومی کرد) جلسه داشتین؟
_ ها.. آره. دیگه چیزی نمونده تا شروع بشه.. میتونیم بریم
× بله
_ همراهم بیا
× چشم ..


* leeknow *
چه خنده کیوتی داشت .. هوی مرتیکه حرف دهنتو بفهم ...

(پرش زمانی)

_ جلسه خوبی بود .. مرسی باهام اومدی ...
× امم خواهش میکنم
_ میخوای شام مهمونت کنم؟
× نه دیگه باید برم خون-

با زنگ خوردن گوشی حرف دایون قطع شد.

× اوه دوستمه.. میتونم جواب بدم؟
_ حتما

◇◇◇ تلفن ◇◇◇

× الو..
× چی چیشده..؟؟
× الان خودمو میرسونم.. کجاست؟؟ (ترس)

ادامه دارد•••
با همکاری گاو @hunjin_xx
شرط داریم: ³⁰لایک⁴⁰کامنت

ایندفعه اگر شرطش کامل نشه ادامه نمیدم