شعر يک کودک سياه پوست:
شعر يک کودک سياه پوست:
وقتی به دنيا ميام، سياهم وقتی بزرگ ميشم، سياهم وقتی ميرم زير آفتاب، سياهم وقتی می ترسم، سياهم وقتی مريض ميشم، سياهم وقتی می ميرم، هنوزم سياهم ...
و تو ، آدم سفيد:
وقتی به دنيا ميای، صورتی ای وقتی بزرگ می شی، سفيدی وقتی میری زير آفتاب، قرمزی وقتی سردت می شه، آبی ای وقتی می ترسی، زردی وقتی مريض می شی، سبزی و وقتی می ميری، خاکستری ای و تو به من میگی رنگين پوست...
(برای این شعر در سازمان ملل پنج دقیقه دست زدند.)
✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾
🧿💓
وقتی به دنيا ميام، سياهم وقتی بزرگ ميشم، سياهم وقتی ميرم زير آفتاب، سياهم وقتی می ترسم، سياهم وقتی مريض ميشم، سياهم وقتی می ميرم، هنوزم سياهم ...
و تو ، آدم سفيد:
وقتی به دنيا ميای، صورتی ای وقتی بزرگ می شی، سفيدی وقتی میری زير آفتاب، قرمزی وقتی سردت می شه، آبی ای وقتی می ترسی، زردی وقتی مريض می شی، سبزی و وقتی می ميری، خاکستری ای و تو به من میگی رنگين پوست...
(برای این شعر در سازمان ملل پنج دقیقه دست زدند.)
✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾
🧿💓
۵.۱k
۰۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.