پاییز آمدست که خود را ببارمت

پاییز آمدست کــــه خود را ببارمت
پاییز لفظ دیگر"من دوست دارمت"

بر باد می دهــم همـه ی بــود خویش را

یعنی تو را به دست خودت می سپارمت

باران بشو ، ببار بــه کاغذ ،سخن بگــو

وقتی که در میان خودم می فشارمت

پایان تو رسیده گل کاغذی من

حتی اگر خاک شوم تا بکارمت

اصرار می کنـــی کـــه مرا زود تر بگو

گاهی چنان سریع که جا می گذارمت

پاییز من ، عزیـــز غــم انگیز برگریـــز

یک روز می رسم و تو را می بهارمت!!!
دیدگاه ها (۱)

گاهی اوقات قرارست که در پیله ی درد ،نم نمک "شاپرکی" خوشگل و ...

روحش شاد و یادش گرامی

از یه دوستی پرسیدم بچه ات را بیشتر دوست داری یا همسرت روپاسخ...

صـَـنـــعـــــتِ دارو ســـــــاز ـــــــے راخـَــلــــــعِ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط