part2

part2
^ خونه فلیکس ^
لینوو: وایییی جوجه خوب شدم
لیکسی: آره بابا از خداشم باشه والا
لینو: مسیی من دیگه میرم ببخشيد مزاحم تو هم شدم
لیکسی: نه بابا مزاحم چیه مراحمی بدو برو دیگه علف سبز شدد زیر پای بدبخت ^ خنده ^
لینو: ^ خنده^ باشه حالا
* لینو میاد بیرون *
^ ویو هان وو لینو^
هان: اووووو عشقم خوشگل موشگل کردی عالی شدی
لینو: مرسی توهم خوشتیپ تر شدی جوجه کمکم کرد
هان: دستش درد نکنه
لینو: بریم
هان : بریم
^ میرن گردش ^
* وارد پاساژ میشن*
لینو: اخییییی هان ببین فلیکس روو
هان: کو ببینم
* نگاه کردن به عروسک جوجه *
هان: میخوای بخریم واسش ؟؟
لینو: آره اگه میشه
هان : حتما میشه
لینو: واسه هیون هم بگیریم گربهه رو
هان: آره
^ وارد مغازه میشن^
*عروسک ها رو میخرن*
لینو: واییییییی خیلی خوشگل شد شبیه کاپ شدن
هان: اگه فلیکس و هیونم مثل ما باشن عالی میشه هر دوتاشون درساشون خوبه عالی میشه
لینو: اع واااا ارهههههه خیلی خوب میشننننن
هان: آره خوب میشه اگه بتونن باید دوتایی واسه رسیدن این دوتا به هم تلاش کنیم
لینو: موافقم بات پایه ام
هان: باید تو یه موقعیت هایی تنهایی زندانیشون کنیم
(ادامش رو تو پارت بعد میزارم )