درد دل که می کنی

درد دل که می کنی

یعنی ضعف هایت را

دردهایت را

می گذاری در سینی و تعارف می کنی

که هر کدامش را که می خواهند بردارند

تیز کنند ...

تیغ کنند ...

و بزنند ...
دیدگاه ها (۲)

کنارم هستی و امادلم تنگ میشه هر لحظهخودت میدونی عادت نیستفقط...

دلشوره به جان سیگارها می افتدوقتی حرف از رفتن می زنی !تقصیری...

تا آخر عمرتم اگه تنها موندی ...مهم نیستفقط نزار به جایی برسی...

اگر تو نبودی عشق نبودهمینطور اصراری برای زندگیاگر تو نبودی ز...

برخی چقدر حساس اندزود به آنها بر می خورد ناراحت می شوند قهر ...

عشق یعنی با تو خواندن از جنون عشق یعنی سوختنها از درون عشق ی...

...صبر، هنر دلهای بزرگ استگاهی زندگی جوری سخت می‌شود که دلت ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط