بگو به عقربه ها موقع دویدن نیست

بگو به عقربه ها موقع دویدن نیست
که شب همیشه برای به سر رسیدن نیست

به خواب گفته ام امشب که از سرم بپرد
شبی که پیش منی، وقت خواب دیدن نیست

من از نگاه تو ناگفته حرف می خوانم
میان ما دو نفر گفتن و شنیدن نیست

نگاه کن به غزالان اهلی چشمم
دو مست رام که در فکرشان رمیدن نیست

بگیر از لب داغم دو بیت بوسه ناب
همیشه شعر سرودن که واژه چیدن نیست

برای من قفس از بازوان خویش بساز
که از چنین قفسی میل پر کشیدن نیست

تو آسمان منی؛ جز پناه آغوشت
برای بال و پرم وسعت پریدن نیست


#سیده_تکتم_حسینی
دیدگاه ها (۹)

شده کار من اینکه یادت کنمبه یاد و خیال تو عادت کنمدل من مریض...

‌عاشق هنر خوشنویسی شده امدرست از زمانی که تو خط چشمانت رابه ...

باید امشب لب من با لب تو جور شودتا خدا نیز به فکر افتد ومجبو...

به نقد اندر بهشت استآن که یاری مهربان دارد#سعدی

رمان: زخم عشقِ توپـارت اول🙇🏻‍♀️💓︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۫...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط