زیرو بم صورتش

زیرو بم صورتش !
از چی بگم ؟
جنگل شمال تو موهاش بود .. باد میپیچید بین تار تار موهاش آدمو میبرد گرنه حیران !
دست میکرد لا موهاش ، کیلو کیلو قربون صدقه میریختیم جلو پاهاش !
شرایط بحرانیه عجیبی بود وقتی چشمون میدید پیچ و تابه لنگ در هوای موهاشو ..
آخ نگم چینه اخمه رو پیشونیش ..
جذبه ی هیتلرو داشت ... جاذبه ی قانونای نیوتون !
حبس نفس زیر آب و تجربه کردی ؟ یه همچین چیزیو تصور کن وقتی اخم میکرد !!
ابروهاش ؟
آخ آخ فتبارکالله به خلقتت خدا ..
دوتا خطه ابرویی که نزدیک شدنش بهم میشد شروع جنگ جهانی هیتلره با جذبه !
اوس کریم ؟!
انصاف نبود دلبرونگی تا این حد ..
چند سانت پایین تر از این جاذبه هاش دو جف دیده ی مشکی بود ..
نگم از دلبریاش ..
دلبر تر ازش سراغ نیس تو کل دنیات !
ب قول فروغ : چشمهایش ، اعجاز قرن تنهایی بود !!
حالمون به درک واصل میشه اگه دو جف دیدش خیس شه !
میگیری ک چی میگم ؟
اصن میخام به کل مردم دنیات بگم : کسانی که به چشمهای دلبر ما حتی فکر ، حتی فکر ، تکرار میکنم حتی فکر میکنند را سلاخی میکنم ...
حیف اون دوتا گونه نیس که باد بخوره بهشون از خیسی اشکاش یخ بزنه مث قطب شمال؟
لباش !
گیره سه پیچه قرمزیشیم شبونه روز ..
دلبر !
اخمت ، چشات ، لبات ، آخ لبات !
گیریم بهت خلاصه ! #بط
دیدگاه ها (۶)

آره خوشبختیم ! گم شدیم ! تو دیوونگیامون گم شدیم ، تو دوست ...

میدونی دلم چی میخاد دکتر ؟دلم یه گپ طولانی با دلبرو میخاد که...

درواقع بوی تو آرومه منه !

رقص روی سنگ فرشای خیابون شانزلیزه پاریس قشنگه .. اره !جمع کر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط