°سناریو°
وقتی دیشب دعوا کردین و باهاشون قهری و وسایلتو جمع میکنی تا بری
نامجون: ا/ت چیکار میکنی
ا/ت: .....
نامجون:کجا این چمدون چیه دستت
ا/ت: من از زندگیت میرم تا همونطور که گفتی آروم و قشنگ باشه
نامجون: *میاد چمدونو از دستت میگیره و جلوی در وایمیسه* من عصبانی بودم
ا/ت: الانم من عصبانیم
نامجون: *کیوت نگات میکنه و میاد محکم بغلت میکنه* متاسفم... میدونی تو زندگیمی اگه تو بری دیگه چه ارزشی داره قشنگ باشه نه؟ هوم؟!
جین: کجا تشریف میبری؟
ا/ت: بیرون از زندگیت که بش گند میزنم
جین: ا/ت سریع ببر اون چمدونو بزار سر جاش تا خودم نیومدم....
ا/ت: تا خودت نیومدی که چی؟؟ مثلا میخوای چیکار کنی؟
جین:*میاد بغلت میکنه و میبره اتاق*
ا/ت: هوی ولمممم کن بیشوررر
جین: لباساتو عوض کن بریم
ا/ت: کجا بریم؟
جین: خرید... مطمینم جواب میده😂
یونگی: *مثلا خوابه*
میری سمت در
یونگی: اگه جرئت داری پاتو بذار بیرون
ا/ت: *آروم*مگه برات مهمه؟!
*پامیشه میاد سمتت و میچسبونتت به دیوار*
یونگی:پس برا کی مهمه؟*جدی و دارک*
*و لباشو میذاره رو لباتو...... میگم بریم بعدی دیگه هوم؟😶😂*
جیهوپ: کجا با این کیف؟؟؟
ا/ت: یه جایی دور ازت... شرمنده که به زندگیت گند زدم*میری سمت در*
جیهوپ: ا/ت دیوونه بازی در نیار ا/تت
*میاد و جلوی در وایمیسه*
ا/ت: الان برو کنار لطفا... با زندگیت خوش بگذره *میاد و بغلت میکنه بعد بلندت میکنه و میره سمت اتاق*
ا/ت: یااا چیکار میکنی جیهوپپ ولم کن
جیهوپ: بیبی خودت گفتی برم با زندگیم خوش بگذرونم...!
اهممم خب مزاحم نشیم**
*فلش بک: شب بهش گفته بودی که فردا از زندگیت برای همیشه میرم ولی از خونه زده بود بیرون و بحثو تموم کردع بودین*
*میری سمت در*
جیمین: هووف ا/ت تا دوباره عصبانی نشدم برگرد اون چمدون کوفتیو بذار اتاق
ا/ت: خدافظ جیمین
*میاد و میکشتت سمت خودش و میفتی تو بغلش*
جیمین: فک کردی بخاطر یه دعوا ازت دست بر میدارم خانم پارک؟! *شروع میکنع به بوسیدنت*
تهیونگ: *وقتی داشتی وسایلاتو جمع میکردی میاد از دستت میگیره و میندازه کنار و جلوت وایمیسه تا نتونی وسایلاتو جمع کنی*
ا/ت: تهیونگ برو کنار
تهیونگ: ....
*با هر قدم میاد سمتت و تو هم میری عقب که به دیوار میخوری و دستاشو دورت حلقه میکنه*
تهیونگ: هممم.... برم کنار؟ تا پاشی بری؟
ا/ت: دیگه نمیخوام زندگیتو خراب کنم*آروم و ناراحت*
تهیونگ: تو زندگیمو خراب نمیکنی تو دلیلیی که زندگیمو قشنگ میکنی یدونم!
جونگکوک: میری بیرون شیرم بخر
ا/ت: من دیگه برنمیگردم جونگکوک
جونگکوک: پس کی برا من شیرموز درست میکنه؟؟
ا/ت: نمیدونم، منی که رو مختم هیچ!
خدافظ برای همیشع
*میری سمت در*
*سریع میاد و میکشه تو بغلش*
جونگکوک: ا/ت تو رو مخم نیستی
ا/ت: ولی خودت گفتی
*خودشو کیوت میکنه*
جونگکوک: بانیتو نمیبخشی؟:)
*و فاصلتونو بع صفر میرسونه و میبوستت*
ا/ت خوشگلم از تصوراتت در بیا لایک کن
#سناریو
#بی_تی_اس
نامجون: ا/ت چیکار میکنی
ا/ت: .....
نامجون:کجا این چمدون چیه دستت
ا/ت: من از زندگیت میرم تا همونطور که گفتی آروم و قشنگ باشه
نامجون: *میاد چمدونو از دستت میگیره و جلوی در وایمیسه* من عصبانی بودم
ا/ت: الانم من عصبانیم
نامجون: *کیوت نگات میکنه و میاد محکم بغلت میکنه* متاسفم... میدونی تو زندگیمی اگه تو بری دیگه چه ارزشی داره قشنگ باشه نه؟ هوم؟!
جین: کجا تشریف میبری؟
ا/ت: بیرون از زندگیت که بش گند میزنم
جین: ا/ت سریع ببر اون چمدونو بزار سر جاش تا خودم نیومدم....
ا/ت: تا خودت نیومدی که چی؟؟ مثلا میخوای چیکار کنی؟
جین:*میاد بغلت میکنه و میبره اتاق*
ا/ت: هوی ولمممم کن بیشوررر
جین: لباساتو عوض کن بریم
ا/ت: کجا بریم؟
جین: خرید... مطمینم جواب میده😂
یونگی: *مثلا خوابه*
میری سمت در
یونگی: اگه جرئت داری پاتو بذار بیرون
ا/ت: *آروم*مگه برات مهمه؟!
*پامیشه میاد سمتت و میچسبونتت به دیوار*
یونگی:پس برا کی مهمه؟*جدی و دارک*
*و لباشو میذاره رو لباتو...... میگم بریم بعدی دیگه هوم؟😶😂*
جیهوپ: کجا با این کیف؟؟؟
ا/ت: یه جایی دور ازت... شرمنده که به زندگیت گند زدم*میری سمت در*
جیهوپ: ا/ت دیوونه بازی در نیار ا/تت
*میاد و جلوی در وایمیسه*
ا/ت: الان برو کنار لطفا... با زندگیت خوش بگذره *میاد و بغلت میکنه بعد بلندت میکنه و میره سمت اتاق*
ا/ت: یااا چیکار میکنی جیهوپپ ولم کن
جیهوپ: بیبی خودت گفتی برم با زندگیم خوش بگذرونم...!
اهممم خب مزاحم نشیم**
*فلش بک: شب بهش گفته بودی که فردا از زندگیت برای همیشه میرم ولی از خونه زده بود بیرون و بحثو تموم کردع بودین*
*میری سمت در*
جیمین: هووف ا/ت تا دوباره عصبانی نشدم برگرد اون چمدون کوفتیو بذار اتاق
ا/ت: خدافظ جیمین
*میاد و میکشتت سمت خودش و میفتی تو بغلش*
جیمین: فک کردی بخاطر یه دعوا ازت دست بر میدارم خانم پارک؟! *شروع میکنع به بوسیدنت*
تهیونگ: *وقتی داشتی وسایلاتو جمع میکردی میاد از دستت میگیره و میندازه کنار و جلوت وایمیسه تا نتونی وسایلاتو جمع کنی*
ا/ت: تهیونگ برو کنار
تهیونگ: ....
*با هر قدم میاد سمتت و تو هم میری عقب که به دیوار میخوری و دستاشو دورت حلقه میکنه*
تهیونگ: هممم.... برم کنار؟ تا پاشی بری؟
ا/ت: دیگه نمیخوام زندگیتو خراب کنم*آروم و ناراحت*
تهیونگ: تو زندگیمو خراب نمیکنی تو دلیلیی که زندگیمو قشنگ میکنی یدونم!
جونگکوک: میری بیرون شیرم بخر
ا/ت: من دیگه برنمیگردم جونگکوک
جونگکوک: پس کی برا من شیرموز درست میکنه؟؟
ا/ت: نمیدونم، منی که رو مختم هیچ!
خدافظ برای همیشع
*میری سمت در*
*سریع میاد و میکشه تو بغلش*
جونگکوک: ا/ت تو رو مخم نیستی
ا/ت: ولی خودت گفتی
*خودشو کیوت میکنه*
جونگکوک: بانیتو نمیبخشی؟:)
*و فاصلتونو بع صفر میرسونه و میبوستت*
ا/ت خوشگلم از تصوراتت در بیا لایک کن
#سناریو
#بی_تی_اس
۴۰.۵k
۲۶ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.