داستان
#داستان
سالها در بالکن
از پیرمردی پرسیدند: چگونه چهل سال بدون مشکل با همسرت گذروندی؟
او در جواب گفت: ما با هم در شب عروسی به یک اتفاق نظر رسیدیم (و آن اینکه) اگر من عصبانی شدم او برای انجام یک کار بهتر (به جای دعوا) به آشپزخانه برود تا من آروم بشم،
و اگر او عصبانی شد، من به بالکن بروم و وارد خانه نشوم تا اون آروم بشه.
والآن من - شکر خدا - چهل ساله که در بالکن زندگی می کنم! 😂
#طنز
#لبیک_یا_امام_خامنه_ای
#حجاب
.┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅
@khandehpak
سالها در بالکن
از پیرمردی پرسیدند: چگونه چهل سال بدون مشکل با همسرت گذروندی؟
او در جواب گفت: ما با هم در شب عروسی به یک اتفاق نظر رسیدیم (و آن اینکه) اگر من عصبانی شدم او برای انجام یک کار بهتر (به جای دعوا) به آشپزخانه برود تا من آروم بشم،
و اگر او عصبانی شد، من به بالکن بروم و وارد خانه نشوم تا اون آروم بشه.
والآن من - شکر خدا - چهل ساله که در بالکن زندگی می کنم! 😂
#طنز
#لبیک_یا_امام_خامنه_ای
#حجاب
.┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅
@khandehpak
۵.۰k
۲۰ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.