بچه که بودیم مامان واسمون قصه ی زنی رو میگفت

بچه که بودیم مامان واسمون قصه ی زنی رو میگفت
که آرزوهاش رو وصله میکرد به آسمون،
ولی هیچوقت بهشون نرسیده بود و
آرزوهاش هر کدوم شده بود یه ستاره . . .
دیدگاه ها (۴)

✔️ﺁﺩﻣـــﺎﯾﯽ ﮐﻪ ←ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺣــــــــﺎﻟﺘﻮ ﻣﯿﭙـــــــﺮﺳﻦ ﺯﯾـــــــ...

آهنگ سریال شهرزادhttp://shahrzadseries.com/365698/%D8%AF%D8%...

تا حالا اَز خودِت پُرسیدے چِرا هَمیشِه سَرِش دَرد میکُنِه؟چِ...

پــِدَربُزرگ آنقَدْرْ ســیگار کِشـْید تـا مُــردمُدَتی بعد‌ْ...

part1🦋صدای گریه ی بی وقفه ی نوزاد خونه رو پر کرده بود ساعت د...

@cilure

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط