بی تو به سامان نرسم ای سروسامان همه تو

بی تو به سامان نرسم ، ای سروسامان همه تو
ای به تو زنده همه من ، ای به تنم جان همه تو
من همه تو ، تو همه من ، او همه تو ، ما همه تو
هرکه وهرکس همه تو ، ای همه تو ، آن همه تو
من که به دریاش زدم تا چه کنی با دلِ من
تخت تو و ورطه تو ساحل و طوفان همه تو
ای همه دستان ز تو و مستی مستان ز تو هم ،
رمز نیستان همه تو ، راز نیستان همه تو
شور تو آواز تویی ، بلخ تو شیراز تویی ،
جاذبه ی شعر تو ، جوهر عرفان همه تو
همّتی ای دوست که این دانه ز خود سر بکشد
ای همه خورشید تو و خاک و باران همه تو
دیدگاه ها (۲)

مراتو بی سببی نیستیبه راستیصلت کدام قصیده ای ای غزل؟ستاره با...

چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنوندلم را دوزخی سازد...

تا آخر عمردرگیر من خواهی بودو تظاهر می کنی که نیستیمقایسه تو...

بگذار سر به سینه من تا که بشنویآهنگ اشتیاق دلی دردمند راشاید...

تو... قشنگترين عامل تپش قلب منی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط