به خواب از آن نرود
به خواب از آن نرود
چشم خستهام تا صبح
که همچو مرغ شب
افسانه گوی خویشتنم
به روزگار چنان رانده گشتم از هر سوی
که مرگ نیز نخواند بسوی خویشتنم
#رهی_معیری
چشم خستهام تا صبح
که همچو مرغ شب
افسانه گوی خویشتنم
به روزگار چنان رانده گشتم از هر سوی
که مرگ نیز نخواند بسوی خویشتنم
#رهی_معیری
۲۷۹
۱۷ تیر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.