به خواب از آن نرود

به خواب از آن نرود
چشم خسته‌ام تا صبح
که همچو مرغ شب
افسانه گوی خویشتنم

به روزگار چنان رانده گشتم از هر سوی
که مرگ نیز نخواند بسوی خویشتنم

#رهی_معیری
دیدگاه ها (۴)

‌جانا! دل و جانم آتش افروز از تستناسازی این بخت جگرسوز از تس...

✍️ شعری که دکتر قیصر امین‌پور در دیدار شاعران با رهبر انقلاب...

می خواهمت چنانکه شب خسته خواب رامی جویمت چنانکه لب تشنه آب ر...

#عاشقانه_های_من#دکلمه #دکلمه_های_زیبا#زیبا #عشق #عاشقانه #شا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط