آغوش تو هست امن ترین نقطه ی دنیا
آغوش تو هست اَمن ترین نقطه ی دنیا
من مست و غزلخوان شده از چشمِ فریبا
گل نه ، تو گلستان جهانی به گمانم
زیبایی و خوشبو مثال گل مینا
از عشق زمینی مرا عشق تو کافیست
ای آنکه تو را هرکه ببیند شده شیدا
هرکس که مرا دیده گمان کرده فقیرم
دارایی من تویی شدم از همه دارا
فصلی به جز فصل بهار با تو نباشد
از عشق تو من طعنه زنم به ماه شبها
تو عشق منی ناز منی تاج سر من
ای شور دل انگیز به امروز و به فردا
غیر از تو نخواهم دگری را به که گویم
بانوی غزل عشق منی فقط تو تنها
من سنگ صبورمُ تویی محرم اسرار
آغوش تو هست امن ترین نقطه ی دنیا .
RO
من مست و غزلخوان شده از چشمِ فریبا
گل نه ، تو گلستان جهانی به گمانم
زیبایی و خوشبو مثال گل مینا
از عشق زمینی مرا عشق تو کافیست
ای آنکه تو را هرکه ببیند شده شیدا
هرکس که مرا دیده گمان کرده فقیرم
دارایی من تویی شدم از همه دارا
فصلی به جز فصل بهار با تو نباشد
از عشق تو من طعنه زنم به ماه شبها
تو عشق منی ناز منی تاج سر من
ای شور دل انگیز به امروز و به فردا
غیر از تو نخواهم دگری را به که گویم
بانوی غزل عشق منی فقط تو تنها
من سنگ صبورمُ تویی محرم اسرار
آغوش تو هست امن ترین نقطه ی دنیا .
RO
- ۱.۸k
- ۲۲ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط