گفت چشمانت را ببند

...
گفت چشمانت را ببند،
می خواهیم قایم باشک بازی کنیم
تا چشمانم را بستم
و تاااا "دوستت دارم" شمردم،
رفت...
.
.
.
پ.ن: کپشن ها، سروده هایی برای بیان عکس هایند و نه الزاما بیانگر احوالات عکاس.
.
به تاریخ؛ دوازدهم مرداد نود و چهار
دیدگاه ها (۱)

...فرقی نمی کند مرداد باشد یا آذرتو با رفتن اتپاییز را آوردی...

...یک روز از همین روزهاخواهم رفت؛خواستم بگویمخبرش را که شنید...

...بی آنکه دانسته باشیمرا به دنبال خود می کشانیاز این شهر، ب...

I spent part of this weekend with my son @hawkeyehuey, filmm...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط