نمی دانم تو را امشب به دل مهمان کنم یا نه

نمی دانم تو را امشب بِه دِل مهمان کنم یا نه؟
همه درد وغم ِخود را به تو عنوان کنم یا نه؟

تمام ِنامه هایی که به تو دادم نخواندی را
من امشب از نگاه ِتو کنون پنهان کنم یا نه؟

لبانت را که بگشایی چه قندی از لبت ریزد
کمی از قند ِلب ها را پر ِقندان کنم یا نه؟

چگونه میشود روزی تو در آغوش ِمن باشی
درآغوشت من این جان را بتوقربان کنم یانه؟

میان جمع ِ گل ها تو گل زیبای ِمن بودی
تو را خوشبوترین عطر ِگل ِکاشان کنم یا نه؟

چه پُل هایی به سوی تو زدم نزدیک توباشم
همه پل های ِپشتم را بگو ویران کنم یا نه؟

زمان ِرفتنت قلبم دچار ِ فقر و بحران شد
بگو با مقدمت فکری به این بحران کنم یا نه؟

قدم بر دیده ام بگذار و شهرم را چراغان کن
زبان واکن شمیران را کنون استان کنم یا نه؟

بیا نزدیک ِمن بنشین بگو حرف ِدل ِخود را
من آیا شکر ِاین وصلت به آن یزدان کنم یانه؟
❤ ❤ ❤ ❤
دیدگاه ها (۲)

.❤ همه ی فصل ها دوستت دارم❤ اما زمستان بهانه ی خوبی ست❤ برای...

#مالزی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط