مافیای خو شتیپ قسمت=۱

دختری زیبا به نام یونا که به اجبار پدرش باید با پسر شریک پدرش از دواج می‌کرد
تا پدرش بتواند در شرکت وسایل الکترونیکی
بیشتر بسازد مثل = لبتاب گوشی تبلت و.....
یونا که نارحت بود چون اون دوست نداشت ازدواج کند اما پدرش آدم عصبانی بود یونا نمی توانست کاری کند اسم کسی که می خواهد باهاش ازدواج کند تیهونگ بود او پسری خوشتیپ بود همه آرزوشون بود که با آن ازدواج کند ولی اون مغرور بود
دیدگاه ها (۲)

بی تی اس

فالو یادت نره

Part 2:

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط