شاعر نیم و شعر ندانم که چه باشد

شاعر نیَم و شعر ندانم که چه باشد

من مرثیه خوان دل دیوانه ی خویشم


از بس که ملول از دلِ مرده ی خویشم

هم خسته ی بیگانه، هم آزرده ی خویشم
دیدگاه ها (۱)

کاش پیرتر بودممثل ریشه‌هایا خیلی جوان‌ترمثل شاخه‌ها!!این‌جا ...

آدم یک روز ممیرد نه روزی که خاک شود نه رو...

از بین آدمای زندگیتون، دل‌نازکا رو بیشتر دوسشون داشته باشید....

دنبال آدمایی بگردید که حال دلتونو خوب کننبدونن که کی باشن و ...

عاشقانه های شبنم

یک شب از کوچه ی معشوق گذر خواهم کرد… دزدکی باز به آن خانه نظ...

"تقصیر دلم نیست تماشای #تو زیباست"#چشمان پر از #عاطفه و #مهر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط