بغلم کن

بغلم کــن
ڪہ دلم
تبــداراست
لب تـو داغ تــرین
لحظه ی این دیدار است
بغلــــم کــن که درایـــن
دشت فرامـوشی شب
چشـم تو حادثه ای
روشـــن و
بی تکرار
است.....!!!
دیدگاه ها (۱)

اگر حرف های دلم بی اگر بود ..اگر فرصت چشم من بیشتر بود ..اگر...

آن که میگوید دوستت میدارمخنیاگرغمگینی ستخنیاگرغمگینی ستکه آو...

قَلـــــــــــبـم از .... خیـالِ تُـــــو سنگـــین .... و ...

بغلم کن که هوا سوزِ فراوان داردبدن یخ زده ام حالِ پریشان دار...

شده ام در قفس خاطره ها زندانیدردم این است که هم دردی و هم در...

تو طبیب این دل بیمار باشی محشر استاز سر شب تا سحر بیدار باشی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط