بر روی دست ماندن این بارها بس است

بر روی دست ماندن این بارها بس است
غیر از تو رو زدن به خریدارها بس است

در لطف تو تحمل آه فقیر نیست
فیاض را صدای گرفتار ها بس است

این نفس مانع است ، خودت برطرف نما
بین من و تو چیدن دیوارها بس است

من بندگی ز ترس جهنم نمی کنم
بنده شدن بخاطر اجبارها بس است !

خیلی گناه می کنم و توبه می کنم ..
دیگر بس است .. اینهمه تکرار ها بس است

این بار را بخر .. که دگر راحتم کنی
بیهوده رفتن سر بازارها بس است

تو سفره را برای همه پهن می کنی
در مهربانی تو همین کارها بس است

ما را بهشت هم نبر .. اما قبول کن
لبخند تو برای گنه کارها بس است

آری فقط حسین مرا رد نمی کند
از این به بعد رفتن دربارها بس است
دیدگاه ها (۱۴)

ر‏هیچوقت گول اسم و ظاهرکسیو نخورینارتش هیتلر با اونهمه سنگدل...

دلم برای باغچه میسوزدکسی به فکر گلها نیستکسی به فکرماهیها نی...

کانـــدیدا، رأی آورد!تابـــلو، نقاش را ثروتمند کرد!شــــعرِ ...

××پایین تر از پایین شهر××××××( فرشته های ایران زمین )××××منب...

آمده‌ای که راز من بر همگان بیان کنی🌸و آن شه بی‌نشانه را جلوه...

برو بمیربمیر بمیر بمیر بمیر بمیر تو لیاقت شونو نداری! فقط ب...

ملت شما آخرش حساب کنین که هم ما داریم گوه می خوریم هم اینا !...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط