یوا کره ای

۱
یوا {کره ای }
ورونیکا{اینگلیسی}
لیلی{آمریکایی }
----------------------------------
یوا:{زینگگگگ} واییی خدایا من ترو خدا
(مامان یوا م۰ی)
م۰ی:بیدار شو بچه
یوا :ایشس
°من و مامان و بابام اومدیم آمریکا و باید یه عالمه درس بخونم°
و تو مدرسه هیچ دوستی ندارم
پاشدم فرم رو پوشیدم(میزارم)
و رفتم
امروز یه روز جدیده
•^^ویو ورونیکا•
صبحخح اه (هیچکس دوس ندارع بره)
پاشدم فرم پوشیدم صبحونه خوردم
و سریع رفتم چون امروز روز اول بود
~~~~~~~~~~~
ویولیلی:
م٫ل:بیدارشو
لیلی:یامممم من امروز روز اول دانشگامه و یه دوست صمیمی درارم اسمش ورونیکاعه
💗🍭💖👛🍬✨🌷
مدرسه:
مدیر:خب سلام من مدیر چاری هستم و امیدوارم خاطرات خوبی داشته باشیم
لیلی(رو به ورونیکا):اون پسره رو ببین چقدر کراشهه
ورونیکا : عررررررر ارهه
یوا : دانش آموزا همش باهم حرف می‌زدن حوصلشونو ندارم۰
و خلاصه گذشت و مدیر همه معلمارو معرفی کرد😃🤏
رفتیم سر کلاس
ب(اسم معلم:لونا )
م\ل: سلام دانش آموزان جدید ••••••••••••خب وقتشه جاها و مشخص کنیم اول خانوم````برن پیش[عههه خو چیکار کنم]
یوا پیش ورونیکا
و لیلی هم پیش`````بشینه
------------------------------
یوا :زنگ تفریح بود و خواستم برم یچی بخرم که

پایان پارت۱
در انتظار بمونید
دیدگاه ها (۰)

۱۷۰تا بشیم کیزارمشش

داستانشو میگم ۱۷۰تا شدیم

دلم نمیاد نزارم میزارم

شرایط پارت ۱این پستو ۷تا لایک بدین

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط