چشم هایش خود خوشبختی بود

چشم هایش خود خوشبختی بود !
و من فهمیدم هنوز هم میشود ؛ در چشمان کسی زندگی کرد ...

👤 یاسمن مهدیپور
دیدگاه ها (۱)

تو از کجاشروع شدیدر "قلبِ من"که هیچ وقت،تمام نمی شویی#مژگان_...

روی صفحه ی پیانو دست میکشم و قطعه ایی از سمفونی عشق را مینوا...

نه که یاد تو افتاده ،یا دلتنگت شده ام ،نه !ولی بوی رز وحشی ک...

لطفا کسی از راه برسد مرا از چهار چوب تنهاییم در آورد ترجیحا ...

چشم هایش قهوه ای بودند و به حق فهمیدم که از قلیان و سیگار......

زندگی با چشم هایش بوی گل و یاس می دهد 🌷 خنده هایش صدای بلبل ...

زیباترین لبخند جهان را داشت آن شب کنارم خوابیده بود بیدار شد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط