دزدکی از لای درز در نگاهت می کنم

دزدکی از لای درزِ در نگاهت می کنم
با دو چشم مات و ناباور نگاهت می کنم

چشم در چشم تو یعنی طرح رویای محال
از همین جا راحتم، بهتر نگاهت می کنم

چشم های مردم دنیا به سمت توست باز
من ولی از منظری دیگر نگاهت می کنم

مثل باران، چشمه ی جوشان احساسی ولی
من فقط با چشم های تر نگاهت می کنم

باز نزدیک منی و از همیشه دورتر
از پسِ این حسّ درد آور نگاهت می کنم

فکر اندوه من و چشمان غمگینم نباش
همچنان بی اعتنا بگذر... نگاهت می کنم

صحنه ی شهر دلم وقف شکوهِ جلوه ات
بر مدارِ چرخ بازیگر نگاهت می کنم

می درخشی تا بسوزانی مرا خورشیدوار
بی شکایت تا دم آخر نگاهت می کنم...

"شهراد میدری"
دیدگاه ها (۳)

طواف دلمن خدا باشم نمی گویم به خورشید و به تینیا به زیتون و ...

مقام امن و می بی‌غش و رفیق شفیقگرت مدام میسر شود زهی توفیق ج...

لعنت خدا بر خدایت عرب .....عربستان خانه خدا ...بار ها شنیدیم...

موسیقی درمانی چیست؟.در یونان قدیم ارتباط نزدیکی بین موسیقی و...

خون آشام عزیز (61)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط