پارت 12
پارت 12
ارامشی برای حس تو
- (رفتم سمت جونگ کوک و گفتم)ممنون جونگ کوکا برا امشب خیلی خوش گذشت (کیوت)
+(تا دم گوشش خم شدم و در گوشش اروم گفتم) به منم خوش گذشت مخصوصا پشت ویلا اونجا خیلی بیشتر بهم خوش گذشت(نیشخند کوچولو و خنده)
ـ( با حرفش خجالت کشیدم لبمو گاز گرفتم)
+(ازش فاصله گرفتم وبهش نگا کردم دیدم لپاش سرخ شده معلومه خجالت کشیده ...بغلش کردم و گفتم) نمیخوای پیشم بمونی و باهم بخوابیم؟(فکر بد نکنید لاوام)
-(نمیدونستم حتی چی بگم پس گفتم)...ولی فردا دانشگاه داریم بزار برا پس فردا که دانشگاه تعطیله....الانم تاکسی گرفتم جونگ کوکا (اروم و خجالت)
+محکم بهم بچسب باشه؟
ـ (با حرفش تعجب کردم اما بلا فاصله با کاری که کرد دستامو دور گر/دنش ح/لقه کردم)
+(میدونستم تعجب کرده بخاطر همین کارمو انجام دادم....دستامو بردم سمت رو/ناشو کمی پایین تر رو/ناشو گرفتمو و بلندش کردم اونم تعادلشو از دست دادو دستاشو دور گر/نم ح/لقه کرد و پا/هاشو دور ک/مرم پی/چید ...تو چشماش نگا کردم و ل/بشو کوتاه بو/سیدم و گفتم) خودم میرسونمت چاگیا(عزیزم)
- ولی تاکسیم چی اوپ.. پا(با خجالت)
+(به تهیونگ نگا کردم و گفتم)هیونگ اگه تاکسی اومد بگو بره من میرم ا.ت رو برسونم
!(بهشون نگا کردم و اروم خندیدم و گفتم) اوکی برو ولی زود برگرد منتظرتم تو خونتون خودم اینجارو اوکی میکنم تو نگران نباش
+ممنون هیونگ(بعد حرفم رفتم سمت در ویلا و رفتم سمت ماشینمو همونجور که ا.ت بغلم بود سوار ماشین شدمو راه افتادیم سمت هتل)
-(وقتی میخواستیم سوار ماشین بشیم پا/هامو از دور ک/مرش ازاد کردم تا وقتی میخواد تکیه بده هم من راحت باشم هم اون....تو ماشین اهنگ ارومی گذاشته بود وتو ماشین هیچ حرفی نزدیم....بعد۲۰دیقه رسیدیم هتل و من چشمم داشت گرم میشد تا تو بغله گرمو نرمش بخوابم دره ماشینو باز کردم که برم اما با حرف جونگ کوک بهش نگا کردم)
+نمیخوای قبل رفتنت بهم بوس بدی؟!
ـ(گونشو بو/سیدم)خوبه؟(خوابالو و خجالتی)
+خودت میدونی به این راضی نیستم(نیشخندو کمی خنده)
ـ(لبشو کوتاه بوسیدم)بقیش برا فردا اوپا واقعا خستم(اروم)(خجالت)
+باشه چاگیا برو استراحت کن که فردا قراره کله انرژی تو برای من صرف کنی(نیشخند و کمی خنده)
ـ (بلند شدمو رفتم هتل و با همون لباسام خوابیدم)
+(بعد رفتن ا.ت تو هتل رفتم سمته خونمون جوری که تهیونگ گفته بود ...وقتی رسیدم خونه رفتم لباسامو عوض کردم و رفتم پیش تهیونگ که تو حال خونمون نشسته بود و کلی باهم حرف زدیم بعد۱ساعت منو تهیونگ هم خسته شدیم و رفتیم خوابیدیم ....بلاخره احساس سبکی داشتم چون به ا.ت اعتراف کردم و بیاد اوردن ب/وسه هامون خوابیدم....)
شرط
۱۰تا لایک
۵تا کامنت گایس
ارامشی برای حس تو
- (رفتم سمت جونگ کوک و گفتم)ممنون جونگ کوکا برا امشب خیلی خوش گذشت (کیوت)
+(تا دم گوشش خم شدم و در گوشش اروم گفتم) به منم خوش گذشت مخصوصا پشت ویلا اونجا خیلی بیشتر بهم خوش گذشت(نیشخند کوچولو و خنده)
ـ( با حرفش خجالت کشیدم لبمو گاز گرفتم)
+(ازش فاصله گرفتم وبهش نگا کردم دیدم لپاش سرخ شده معلومه خجالت کشیده ...بغلش کردم و گفتم) نمیخوای پیشم بمونی و باهم بخوابیم؟(فکر بد نکنید لاوام)
-(نمیدونستم حتی چی بگم پس گفتم)...ولی فردا دانشگاه داریم بزار برا پس فردا که دانشگاه تعطیله....الانم تاکسی گرفتم جونگ کوکا (اروم و خجالت)
+محکم بهم بچسب باشه؟
ـ (با حرفش تعجب کردم اما بلا فاصله با کاری که کرد دستامو دور گر/دنش ح/لقه کردم)
+(میدونستم تعجب کرده بخاطر همین کارمو انجام دادم....دستامو بردم سمت رو/ناشو کمی پایین تر رو/ناشو گرفتمو و بلندش کردم اونم تعادلشو از دست دادو دستاشو دور گر/نم ح/لقه کرد و پا/هاشو دور ک/مرم پی/چید ...تو چشماش نگا کردم و ل/بشو کوتاه بو/سیدم و گفتم) خودم میرسونمت چاگیا(عزیزم)
- ولی تاکسیم چی اوپ.. پا(با خجالت)
+(به تهیونگ نگا کردم و گفتم)هیونگ اگه تاکسی اومد بگو بره من میرم ا.ت رو برسونم
!(بهشون نگا کردم و اروم خندیدم و گفتم) اوکی برو ولی زود برگرد منتظرتم تو خونتون خودم اینجارو اوکی میکنم تو نگران نباش
+ممنون هیونگ(بعد حرفم رفتم سمت در ویلا و رفتم سمت ماشینمو همونجور که ا.ت بغلم بود سوار ماشین شدمو راه افتادیم سمت هتل)
-(وقتی میخواستیم سوار ماشین بشیم پا/هامو از دور ک/مرش ازاد کردم تا وقتی میخواد تکیه بده هم من راحت باشم هم اون....تو ماشین اهنگ ارومی گذاشته بود وتو ماشین هیچ حرفی نزدیم....بعد۲۰دیقه رسیدیم هتل و من چشمم داشت گرم میشد تا تو بغله گرمو نرمش بخوابم دره ماشینو باز کردم که برم اما با حرف جونگ کوک بهش نگا کردم)
+نمیخوای قبل رفتنت بهم بوس بدی؟!
ـ(گونشو بو/سیدم)خوبه؟(خوابالو و خجالتی)
+خودت میدونی به این راضی نیستم(نیشخندو کمی خنده)
ـ(لبشو کوتاه بوسیدم)بقیش برا فردا اوپا واقعا خستم(اروم)(خجالت)
+باشه چاگیا برو استراحت کن که فردا قراره کله انرژی تو برای من صرف کنی(نیشخند و کمی خنده)
ـ (بلند شدمو رفتم هتل و با همون لباسام خوابیدم)
+(بعد رفتن ا.ت تو هتل رفتم سمته خونمون جوری که تهیونگ گفته بود ...وقتی رسیدم خونه رفتم لباسامو عوض کردم و رفتم پیش تهیونگ که تو حال خونمون نشسته بود و کلی باهم حرف زدیم بعد۱ساعت منو تهیونگ هم خسته شدیم و رفتیم خوابیدیم ....بلاخره احساس سبکی داشتم چون به ا.ت اعتراف کردم و بیاد اوردن ب/وسه هامون خوابیدم....)
شرط
۱۰تا لایک
۵تا کامنت گایس
۴.۴k
۱۰ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.