شعر شهادت امام رضا علیه السلام
شعر شهادت امام رضا علیه السلام
حضرت آمین به زمین می خورد
یا به زمین،عرش برین می خورد؟
سم زده راه جگرش تا کمر
وای..اباصلت!...زمین می خورد
آه اباصلت!کجا می روی؟
راهِ مدینه به منا می روی؟
سعی و صفای شهدا می روی؟
یک سفر کرب و بلا می روی؟
شه به زمین از سر زین می خورد...
تبزده دنبال رضا(ع) می روی؟
کوچه به کوچه به کدامین توان؟
از پی محبوب خدا می روی؟
زلف سر نیزه رها کرده است
کوچه به کوچه به لبش یا علی
حضرت دریا به زمین می خورد
وای..تداعی گر آن صحنه که..
حضرت زهرا به زمین می خورد
لحظه ای از دست و کمر،... بگذرم
روضه ی آتش، پَرُ در....بگذرم
بندُ دو دستانِ پدر...بگذرم
آه ز حنجر که دگر ...بگذرم
باید از این روضه ی سر...بگذرم
کوچه و خونْ چادرِ تر... بگذرم
یک نفرُ چند نفر...بگذرم
کاش که این خیر ز شر بگذرد
سیلی ثانی به پسر... بگذرم
پیش نگاه حسن مجتبا
مادر عفت، به زمین میخورد🌷
سیلی بعدی به پسر میخورد
آن همه هیبت، به زمین میخورد🌷
سم ز تن عشق جگر می درد
دست خودش را به کمر می برد
لحظه ای از دست و کمر بگذرد
باز...به صورت...به زمین می خورد🌷
ارث زمین خوردنتان...رازِْ چیست؟
فاطمه آن یاس زمین می خورد🌴
ساقی بی دست که با صورتُ
حضرت عباس زمین می خورد🌴
توی تب کوچه و دست و طناب
حضرت احساس زمین می خورد🌴
در پیِ محبوبه ی خود،فاطمه
حضرت غیرت به زمین می خورد🌷
در پَسِ تابوت عزیز نبی
قُله ی عزّت به زمین میخورد🌷
زیر بغل های علی را بگیر
حضرت حجت به زمین میخورد🌷
از سرِ تَل...تا دلِ مقتل..ولی
عمه ی امت به زمین می خورد🌷
قلب اباصلت ز جا می کند
دست عزا بر سر خود می زند
میدودُ تا برسد ،ناگهان
روحِ امامت، به زمین میخورد🌷
قامت قد قامت دین خدا
خم شده قامت به زمین میخورد
روضه ی تکراری شعرم شده
قافیه ی ..هی به زمین می خورد
واژه ی پر رنج زمین خوردنست
بس که زمین خورده...زمین می خورد
☀ شاعر: مهین اسدی آسترکی
@dinnamealavi
حضرت آمین به زمین می خورد
یا به زمین،عرش برین می خورد؟
سم زده راه جگرش تا کمر
وای..اباصلت!...زمین می خورد
آه اباصلت!کجا می روی؟
راهِ مدینه به منا می روی؟
سعی و صفای شهدا می روی؟
یک سفر کرب و بلا می روی؟
شه به زمین از سر زین می خورد...
تبزده دنبال رضا(ع) می روی؟
کوچه به کوچه به کدامین توان؟
از پی محبوب خدا می روی؟
زلف سر نیزه رها کرده است
کوچه به کوچه به لبش یا علی
حضرت دریا به زمین می خورد
وای..تداعی گر آن صحنه که..
حضرت زهرا به زمین می خورد
لحظه ای از دست و کمر،... بگذرم
روضه ی آتش، پَرُ در....بگذرم
بندُ دو دستانِ پدر...بگذرم
آه ز حنجر که دگر ...بگذرم
باید از این روضه ی سر...بگذرم
کوچه و خونْ چادرِ تر... بگذرم
یک نفرُ چند نفر...بگذرم
کاش که این خیر ز شر بگذرد
سیلی ثانی به پسر... بگذرم
پیش نگاه حسن مجتبا
مادر عفت، به زمین میخورد🌷
سیلی بعدی به پسر میخورد
آن همه هیبت، به زمین میخورد🌷
سم ز تن عشق جگر می درد
دست خودش را به کمر می برد
لحظه ای از دست و کمر بگذرد
باز...به صورت...به زمین می خورد🌷
ارث زمین خوردنتان...رازِْ چیست؟
فاطمه آن یاس زمین می خورد🌴
ساقی بی دست که با صورتُ
حضرت عباس زمین می خورد🌴
توی تب کوچه و دست و طناب
حضرت احساس زمین می خورد🌴
در پیِ محبوبه ی خود،فاطمه
حضرت غیرت به زمین می خورد🌷
در پَسِ تابوت عزیز نبی
قُله ی عزّت به زمین میخورد🌷
زیر بغل های علی را بگیر
حضرت حجت به زمین میخورد🌷
از سرِ تَل...تا دلِ مقتل..ولی
عمه ی امت به زمین می خورد🌷
قلب اباصلت ز جا می کند
دست عزا بر سر خود می زند
میدودُ تا برسد ،ناگهان
روحِ امامت، به زمین میخورد🌷
قامت قد قامت دین خدا
خم شده قامت به زمین میخورد
روضه ی تکراری شعرم شده
قافیه ی ..هی به زمین می خورد
واژه ی پر رنج زمین خوردنست
بس که زمین خورده...زمین می خورد
☀ شاعر: مهین اسدی آسترکی
@dinnamealavi
۵.۹k
۱۰ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.