اشکی که ز چشمان تر ماه افتاد

اشکی که ز چشمان تر ماه افتاد
اندوه شد و در بغل چاه افتاد
آنقدر که تنهایی شب مسری بود
یک شهر به دنبال غمش راه افتاد
دیدگاه ها (۱)

تـمـنـای وفـاداری مــرا هــرگــز نـبـود از تـوولی ای بی‌وفا،...

ادم ها وقتی تمام دنیای ما هستند میروند ، اما وقتی برمیگردند ...

🌱🍒بی تو طوفان زده‌ی دشت جنونم صید افتاده به خونم تو چه سان م...

﷽‌#مولای‌غریبم🍁ای یادگار فاطمه که داغ دیده ایبار بزرگ ماتم م...

سلام… به اوج تنهایی..سلام به نور چشمان تر ….در سکوت وتاریکی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط