آن ها چفیه داشتند

آن ها چفیه داشتند…

من چادر دارم!!!

آنان چفیه می بستند تا بسیجی وار بجنگند…

من چادر می پوشم تا زهرایی زندگی کنم…

آنان چفیه را خیس می کردند تا نَفَس هایشان آلوده ی شیمیایی نشود…

من چادر می پوشم تا از نفَس های آلوده دور بمانم…

آنان موقع نماز شب با چفیه صورت خود را می پوشاندند تا شناسایی نشوند…

من چادر می پوشم تا از نگاه های حرام پوشیده باشم…

آنان با چفیه زخم هایشان را می بستند …

من وقتی چادر ی می بینم یاد زخم پهلوی مادرم می افتم…

آنان سرخی خونشان را به سیاهی چادرم امانت داده اند…

من چادرسیاهم را محکم می پوشم تا امانتدار خوبی برای آنان باشم…

#حیا #یادی_از_شهداء

🌹 #زهرایی_شو🌹
دیدگاه ها (۱)

شهادت تو،نشانه ی شکست دشمن است.منتظر وعده ی خدا هستیم.و بزود...

به وقت دلگیری از کل دنیا ...

💠 دستشان باز شد آلوده به خون، جانی‌هابی‌دوام است ولی خنده ش...

سعدیا مـرد نکونـام نمیـرد هرگـز 🌹 مرده آن است که نامش به نک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط