پارت 16 رویای من
م امان ساکت
واا مگه چی گفتم
بنگ چان_من پسره اقای هیون هستم
بابا_واقعا من اقای هیونو میشناسم
بنگ چان _خیلیم خوبه اینجوری بیشتر میتونم با پدر دوستم در ارتباط باشم
فلیکس _چان تو گفتی نمیام
چان_الان اومدم
فلیکس_نباید می اومدی مزاحم
چان_مزاحم خودتی دلم خواست اومدم باید از تو اجازه بگیرم
فلیکس_اره فهمیدی خیلی لوس شدی
چان_مواظب حرف زدنت باش هول
فلیکس_هول خواه..ر
من_چقد گلوم درده بریم خونه دیگه
فلیکس_کجا ما تازه اومدیم
بابا_دخترم بزار با پسر اقای هیون بیشتر اشنا شیم
من_بابا من حالم خوب نیست من مهم ترم یا اون
داداش_معلوم اون نه بابا درست گفتم
بابا_خبب... چی بگم هر دوشون مهمن
من_تو دهنتو ببند سوهو
من میرم خونه خواستین بیاین
مامان_باشه تو برو ما اینجا حال میکنیم
من_اصلا هم برام مهم نیست من میرم
مامان_برو بدرک انگار من خیلی علاقه به اون قیافیه زشتتو دارم
باش مامان تا اینا رو دیدی سری منو فروختی واقعا برات متاسفم
مامان_نیگا نیگا حرف زدنشو برو ببینم
رفتم بیرون
مامان بابا_پسرا بیاین بشینین حرف بزنیم اونو ولش کنین اون همین جوریه
چان_من دستشویی دارم میرم سری برمیگردم
باش برو زود بیا
20ثانیه بعد
چان_اری وایسا
چیه چرا دنبالم میای... اری ببخشید من خاستم برم جای دیگه بچها مجبورم کردن... بیخیال چان دیگه تموم شد... چی تموم شد.. به خاطر شماها مامانم منو فروخت... اری مگه بچی مامانت باهات شوخی کرده... این شوخی نبود.. اری ناراحت نشو دوست ندارم ناراحتیتو ببینم.... من ناراحت نیستم نمیدونم مامانم چرا اینقدر پول دوستته چرا اومده با پدره فقیر من اشنا شده این برام عجیبه... عشقم همه ای زنا اینجورین... چی.. چی.. تو چی گفتی.. گفتم همه ای زنا اینجورین... نه نه قبلش.. قبلش چی گفتم... چی گفتی تکرار کن.. گفتم عشقم.. عشقم تو به من گفتی عشقم... خو از دهنم در اومد.. اها انشالله همیشه از دهنت در بیاد.. جانم... هیچی میتونی منو برسونی خونه دیگه نمیخوام اون مامان بدجنسو ببینم... ولی من به اونا قول دادم بیام پیششون... تو هم منو فروختی باش برو خودم تنها میرم... نه وایسا سوار شو برسونمت.. مرسی.. خواهش بفرما تو...
نشستم توی ماشین
بنگ چان.. بله.. تو وقتی بهم گفتی عـعشقــ.م من واقعا خوشحال شدم... چرا..خب یه دلیلی داره و نمیشه دلیلشو گفت عهه چرا ماشینو وایسو.... ساکت باش.. دلیلشو بگو
بگم یعنی
بگو
باش
بنگ چان باید یه چیزو بگم و اصلنم باهات شوخی ندارم و رک حرف میزنم
باش فهمیدم بگو سری
من..
من چی.. من از تو.. از تو چی شمرده شمرده حرف نزن بگو دختر.. چان من از تو خوشم میاد تمام.. چی
پارت بعد به زودی
واا مگه چی گفتم
بنگ چان_من پسره اقای هیون هستم
بابا_واقعا من اقای هیونو میشناسم
بنگ چان _خیلیم خوبه اینجوری بیشتر میتونم با پدر دوستم در ارتباط باشم
فلیکس _چان تو گفتی نمیام
چان_الان اومدم
فلیکس_نباید می اومدی مزاحم
چان_مزاحم خودتی دلم خواست اومدم باید از تو اجازه بگیرم
فلیکس_اره فهمیدی خیلی لوس شدی
چان_مواظب حرف زدنت باش هول
فلیکس_هول خواه..ر
من_چقد گلوم درده بریم خونه دیگه
فلیکس_کجا ما تازه اومدیم
بابا_دخترم بزار با پسر اقای هیون بیشتر اشنا شیم
من_بابا من حالم خوب نیست من مهم ترم یا اون
داداش_معلوم اون نه بابا درست گفتم
بابا_خبب... چی بگم هر دوشون مهمن
من_تو دهنتو ببند سوهو
من میرم خونه خواستین بیاین
مامان_باشه تو برو ما اینجا حال میکنیم
من_اصلا هم برام مهم نیست من میرم
مامان_برو بدرک انگار من خیلی علاقه به اون قیافیه زشتتو دارم
باش مامان تا اینا رو دیدی سری منو فروختی واقعا برات متاسفم
مامان_نیگا نیگا حرف زدنشو برو ببینم
رفتم بیرون
مامان بابا_پسرا بیاین بشینین حرف بزنیم اونو ولش کنین اون همین جوریه
چان_من دستشویی دارم میرم سری برمیگردم
باش برو زود بیا
20ثانیه بعد
چان_اری وایسا
چیه چرا دنبالم میای... اری ببخشید من خاستم برم جای دیگه بچها مجبورم کردن... بیخیال چان دیگه تموم شد... چی تموم شد.. به خاطر شماها مامانم منو فروخت... اری مگه بچی مامانت باهات شوخی کرده... این شوخی نبود.. اری ناراحت نشو دوست ندارم ناراحتیتو ببینم.... من ناراحت نیستم نمیدونم مامانم چرا اینقدر پول دوستته چرا اومده با پدره فقیر من اشنا شده این برام عجیبه... عشقم همه ای زنا اینجورین... چی.. چی.. تو چی گفتی.. گفتم همه ای زنا اینجورین... نه نه قبلش.. قبلش چی گفتم... چی گفتی تکرار کن.. گفتم عشقم.. عشقم تو به من گفتی عشقم... خو از دهنم در اومد.. اها انشالله همیشه از دهنت در بیاد.. جانم... هیچی میتونی منو برسونی خونه دیگه نمیخوام اون مامان بدجنسو ببینم... ولی من به اونا قول دادم بیام پیششون... تو هم منو فروختی باش برو خودم تنها میرم... نه وایسا سوار شو برسونمت.. مرسی.. خواهش بفرما تو...
نشستم توی ماشین
بنگ چان.. بله.. تو وقتی بهم گفتی عـعشقــ.م من واقعا خوشحال شدم... چرا..خب یه دلیلی داره و نمیشه دلیلشو گفت عهه چرا ماشینو وایسو.... ساکت باش.. دلیلشو بگو
بگم یعنی
بگو
باش
بنگ چان باید یه چیزو بگم و اصلنم باهات شوخی ندارم و رک حرف میزنم
باش فهمیدم بگو سری
من..
من چی.. من از تو.. از تو چی شمرده شمرده حرف نزن بگو دختر.. چان من از تو خوشم میاد تمام.. چی
پارت بعد به زودی
۳۰.۷k
۲۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.