P

P5
شکوفه اشک‌و‌خون
.
.
نامجون: (هرچی میدونه رو میگه)
= اتحاد دو دنیا سوده با ضرر؟
نامجون: نمیدونم سالها پیش فرمانروای سابق یعنی بابابزرگ تو این دو سرزمینو جدا کرد و روح خودشو برای محافظت از دربازه درون اون حبس کرد
= چه اتفاقی افتاده بود؟
نامجون: من کوچیک بودم اما یادمه پدرم در مورد عشق تباه شده بین بابابزرگ تو و مادربزرگت حرف می‌زد می‌گفت مادربزرگت انسان بوده اما بعد یه مدت به بابابزرگت خیانت می‌کنه و جنگ خونین بین دو سرزمین راه میوفته و برای ادامه پیدا نکردن جنگ پدربزرگت اینکارو میکنه
= چه مامان‌بزرگ بدی داشتم
نامجون: بابات مامانشو خیلی دوست داشت بهش نگو من اینا رو بهت گفتم وگرنه از هر دو دنیا محوم می‌کنه
= خیالت راحت
نامجون: خوبه خب کار دیگه‌ای نداری؟
= نه یه سر می‌خوام به عمو تهیونگ هم بزنم
نامجون: حواست به تان تای جین....
= چرا همه اینو میگن
نامجون: آخه دفعه قبل....
= باشه باشه فهمیدم فقط شما دیگه بازگوش نکنید
نامجون: اوک
= مرسی عمو جون من دیگه میرم خدافظ
نامجون: برو خدافظ
از عمو خدافظی کردمو اومدم بیرون نمی‌دونم چه گیری به این تان تای جین بدبخت دادن بابا طرف معلوم نیست کجاس بعد دوباره بیاد دور من؟ خب برم یه سر پیش عمو ته....
(قلمروی گرگینه‌ها)
عموم قصر نداره اما یه خونه بزرگ داره که وسط جنگله سر راه به تان تای جین برخوردم
(به جای تان تای جین میگم ت‌ج)
ت‌ج: سلام بانوی من
= سلام
ت‌ج: همین؟ نمیشه یکم صحبت کنیم؟
= عجله دارم باید برم
ت‌ج: حداقل بزارید تا منزل ارباب همراهیتون کنم
= میری یا هیپنوتیزمت کنم؟
ت‌ج: باشه اصن به من چه بیا و خوبی کن
= هه خوبی؟(زیر لب)
بعد از سر کله زدن با تان تای جین حدود 3 مین طول کشید به خونه عمو برسم در زدم
ته: نمی‌پزیرم
= چرا همه امروز منو نمی‌پذیرند؟... باید به بابام بگم
ته: (با سرعت باد درو باز میکنه)نه نگو تو رو خدا نگو
جین: عه چطور شده شاهدخت خانم سری به عمو‌هاش زده
جیمین: عه هیونگ... بیا تو سوجی
جیهوپ: عجباااا فقط اومده بودی به تهیونگ سر بزنی؟ ما غریبه شدیم
= می‌خواستم بیام خدمتتون ولی خب خودتون اینجایین
ته: پس فقط من خوشبخت نیستم
(همه زدن زیر خنده)
بعد 2 مین
= عمو (رو به ته) عمو نامجون گفت شما می‌دونید دربازه بین دو دنیا چجوری باز می‌شه
تهیونگ:خب.....
.
.
حیح دنیا بی‌رحمه تا چند پارتی دیگر خدافظ
دیدگاه ها (۱)

تولد بانیم نزدیکه🙃#jk#kook#کوک#بی_تی_اس

بیکار شدم دارم ادیت میزنم کارم ریده میدونم

P⁴شکوفه اشک‌و‌خون..= میسیییی+ ولی حواستو جمع کن= چشم(کیوت)(ق...

P³شکوفه اشک‌و‌خون..همین که رسیدم با صورت بابا مواجه شدم+ گفت...

ادامه کامنت ها جین، پس منم نمیرم ج،!!!؛.؟؟؟ ت، اول باید چرت ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط