ادامه کتاب

📗 ادامه کتابِ
《 راستي دردهایم کو ؟ 》

#قسمت_هشتادُنه

یادم هست، بعد از پیاده‌روی، گم شده بودم در ازدحام بین‌الحرمین. گوشه‌ای دنج، سر می‌چرخاندم بین دو حرم؛ لذت تماشا... و گوش می‌سپردم به همهمه زائران، این زیباترین نغمه‌ای که تا کنون شنیده‌ام. مهدی، دوستم بین آن جمعیت مرا دید و کنارم نشست. رو کردیم به گنبد حضرت عباس(علیه‌السلام)... گفتم مهدی! بیا دعایی بکنیم... دست‌هایمان را رو به آسمان گرفتیم. تلالو دل‌انگیز گنبد، فوج‌فوج آرامش را به قلبم سرازیر می‌کرد. آرزویم را همان‌جا، در بین‌الحرمین ثبت کردم:«ان‌شاءالله سال دیگه در محضر اربابم، امام حسین(علیه‌السلام) باشم...» رو کردم به مهدی و گفتم حالا تو برایم دعا کن. سرم را پایین انداختم و منتظر آمین گفتن شدم. مهدی گفت:«خدایا این عباس‌آقا رو سال دیگه پیش امام حسین(علیه‌السلام) مهمون کن...» سرم را بلند کردم؛ آمینم رفت بین دعاهای زائران...
....


۸۹
#ادامه_دارد
#یادشهداباصلوات
📔#راستی_دردهایم_کو
🌷─┅─🍃🌸🍃─┅─
💠 @shahiddaneshgar
دیدگاه ها (۱)

فرانتس فانون جامعه شناس و فیلسوف فرانسوی : استعمار حداکثر کو...

🔰 #سخن_نگاشت | شهید سلیمانی عاشقانه در آرزوی شهادت بود🌷 رهبر...

اونقدر که از روزنامه اصلاح‌طلب شرق جاسوس میگیرن ، از سفارت آ...

دیگه به صورت علنی و بدون هیچ نقابی، تشویق به دست زدن به اقدا...

السلام علیک یاامام انس وجن ع

﷽ 📣📣📣📣📣⚫️گلایه ی بسیار سنگین سیدالشهدا علیه السلام از زائران...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط