عاشقی درد است و درمان نیز هم
عاشقی درد است و درمان نیز هم
مشکل است این عشق و آسان نیز هم
جان فدا باید به این دلدادگی
دل که دادی می رود جان نیز هم
دامن از خار تعلق باز چین
باز گردد گل به دامان نیز هم
در نمازم قبله ، گاهی پشت و روست
کافر عشقم ، مسلمان نیز هم
عشق گفت از کفر و دین خواهی کدام
گفتمش این خواهم و آن نیز هم
بی سروسامان شوی در پای عشق
تا سرت بخشند و سامان نیز هم
ساقی ما چون می اندر خمره پخت
می دهد جامی به خامان نیز هم
شهریارا ، شبچراغی یافتی
چشم و دلها کُن چراغان نیز هم...!
مشکل است این عشق و آسان نیز هم
جان فدا باید به این دلدادگی
دل که دادی می رود جان نیز هم
دامن از خار تعلق باز چین
باز گردد گل به دامان نیز هم
در نمازم قبله ، گاهی پشت و روست
کافر عشقم ، مسلمان نیز هم
عشق گفت از کفر و دین خواهی کدام
گفتمش این خواهم و آن نیز هم
بی سروسامان شوی در پای عشق
تا سرت بخشند و سامان نیز هم
ساقی ما چون می اندر خمره پخت
می دهد جامی به خامان نیز هم
شهریارا ، شبچراغی یافتی
چشم و دلها کُن چراغان نیز هم...!
۱.۰k
۱۰ دی ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.