●■ بیعت با علی(ع) ■●
●■ بیعت با علی(ع) ■●
شهادت مادر افسانه نیست •●• قســـ⑰ــت
*◆❥❤❥◆*
※ حکومت غاصبان روز به روز محکم تر میشد! عمر به ابوبکر گفت: کسی را نزد علی(ع) بفرست تا بیاید و بیعت کند؛ زیرا کار خلافت بدون بیعت او سامان نمییابد، اگر او با ما بیعت کند به او امان خواهیم داد.
【قاصدِابوبکر نزد علی(ع) آمد و پیام او را ابلاغ کرد:ای علی دعوت خلیفهی رسول خدا(ص) را اجابت کن.
● امام علی(ع): شگفتا!! چقدر زود رسول خدا(ص) را تکذیب کردید، ابوبکر و اطرافیانش میدانند که خدا و رسول خدا(ص) غیر مرا خلیفهی خود قرار ندادهاند.】
قاصد، گفتار علی(ع) را به ابوبکر ابلاغ کرد.
✧ ابوبکر گفت: این بار برو و به علی(ع) بگو: «دعوت امیر مؤمنان(ابوبکر) را اجابت کن».
◆ قاصد پیام ابوبکر را حضرت رساند:
◥❥ علی(ع) فرمود:【شگفتا! هنوز چندان از عهد رسول خدا(ص) نگذشته که آنها فراموش نمایند؛ سوگند به خدا ابوبکر میداند که این اسم برای احدی جز من، شایستگی ندارد، رسول خدا(ص) به او امر کرد که به عنوان امیرمؤمنان بر من سلام کند و او یکی از هفت نفر است که از طرف پیامبر(ص) به این کار مأمور شدند.
❄️ او و رفیقش عمر در میان هفت نفر از رسول خدا(ص) پرسیدند: آیا این دستور از طرف خدا و رسولش است؟! پیامبر فرمودند: «آری، از طرف خدا و رسولش حق است که علی(ع) امیرمؤمنان و سرور مسلمین و پرچمدار افراد درخشنده و نورانی میباشد، خداوند در روز قیامت، او را بر «پل صراط» مینشاند و آن حضرت دوستان خود را به سوی بهشت و دشمنانش را به سوی دوزخ روانه میکند»】
قاصد ابوبکر، سخنان علی(ع) را به ابوبکر ابلاغ نمود، آنها آن روز از دعوت آن حضرت منصرف شدند! میدانستند که بیعت از حضرت به این سادگی نیست.
سلمان میگوید: شب فرارسید، حضرت علی(ع) فاطمه(س) را سوار بر مرکب کرد و دست دو نفر فرزندش حسن و حسین(ع) را گرفت و برای بار چهارم به خانههای اصحاب رسول خدا(ص) رفت و احدی از اصحاب باقی نماند که علی(ع) نزد او نرفته باشد.
◥❥ آن بزرگوار، خدا را در مورد حق خود به یاد آنها آورد و آنها را به نصرت و یاری حمایت کرد ولی جز ما چهار نفر، دعوت آن حضرت را اجابت نکرد!
【آن چهار نفر عبارت بودند از: سلمان، ابوذر، مقداد و زبیر بن عوام】
✧ ما سرهای خود را (به علامت یاران علی علیهالسلام) تراشیدیم و ایثارگرانه برای یاری آن حضرت، کمر همت بستیم و در میان ما بصیرت «زبیر» در حمایت از آن بزرگوار از ما بیشتر بود.
※ زمانی که بیوفایی مردم به طور کامل برای حضرت اثبات شد ملازم خانه گشتند و از خانه بیرون نمیآمدند.
*◆❥❤❥◆*
#شهادت_مادر_افسانه_نیست
#بیعت_با_علی_ع #مادر #مسمار #سیلی #میخ_در #در_و_دیوار #پهلوی_شکسته
شهادت مادر افسانه نیست •●• قســـ⑰ــت
*◆❥❤❥◆*
※ حکومت غاصبان روز به روز محکم تر میشد! عمر به ابوبکر گفت: کسی را نزد علی(ع) بفرست تا بیاید و بیعت کند؛ زیرا کار خلافت بدون بیعت او سامان نمییابد، اگر او با ما بیعت کند به او امان خواهیم داد.
【قاصدِابوبکر نزد علی(ع) آمد و پیام او را ابلاغ کرد:ای علی دعوت خلیفهی رسول خدا(ص) را اجابت کن.
● امام علی(ع): شگفتا!! چقدر زود رسول خدا(ص) را تکذیب کردید، ابوبکر و اطرافیانش میدانند که خدا و رسول خدا(ص) غیر مرا خلیفهی خود قرار ندادهاند.】
قاصد، گفتار علی(ع) را به ابوبکر ابلاغ کرد.
✧ ابوبکر گفت: این بار برو و به علی(ع) بگو: «دعوت امیر مؤمنان(ابوبکر) را اجابت کن».
◆ قاصد پیام ابوبکر را حضرت رساند:
◥❥ علی(ع) فرمود:【شگفتا! هنوز چندان از عهد رسول خدا(ص) نگذشته که آنها فراموش نمایند؛ سوگند به خدا ابوبکر میداند که این اسم برای احدی جز من، شایستگی ندارد، رسول خدا(ص) به او امر کرد که به عنوان امیرمؤمنان بر من سلام کند و او یکی از هفت نفر است که از طرف پیامبر(ص) به این کار مأمور شدند.
❄️ او و رفیقش عمر در میان هفت نفر از رسول خدا(ص) پرسیدند: آیا این دستور از طرف خدا و رسولش است؟! پیامبر فرمودند: «آری، از طرف خدا و رسولش حق است که علی(ع) امیرمؤمنان و سرور مسلمین و پرچمدار افراد درخشنده و نورانی میباشد، خداوند در روز قیامت، او را بر «پل صراط» مینشاند و آن حضرت دوستان خود را به سوی بهشت و دشمنانش را به سوی دوزخ روانه میکند»】
قاصد ابوبکر، سخنان علی(ع) را به ابوبکر ابلاغ نمود، آنها آن روز از دعوت آن حضرت منصرف شدند! میدانستند که بیعت از حضرت به این سادگی نیست.
سلمان میگوید: شب فرارسید، حضرت علی(ع) فاطمه(س) را سوار بر مرکب کرد و دست دو نفر فرزندش حسن و حسین(ع) را گرفت و برای بار چهارم به خانههای اصحاب رسول خدا(ص) رفت و احدی از اصحاب باقی نماند که علی(ع) نزد او نرفته باشد.
◥❥ آن بزرگوار، خدا را در مورد حق خود به یاد آنها آورد و آنها را به نصرت و یاری حمایت کرد ولی جز ما چهار نفر، دعوت آن حضرت را اجابت نکرد!
【آن چهار نفر عبارت بودند از: سلمان، ابوذر، مقداد و زبیر بن عوام】
✧ ما سرهای خود را (به علامت یاران علی علیهالسلام) تراشیدیم و ایثارگرانه برای یاری آن حضرت، کمر همت بستیم و در میان ما بصیرت «زبیر» در حمایت از آن بزرگوار از ما بیشتر بود.
※ زمانی که بیوفایی مردم به طور کامل برای حضرت اثبات شد ملازم خانه گشتند و از خانه بیرون نمیآمدند.
*◆❥❤❥◆*
#شهادت_مادر_افسانه_نیست
#بیعت_با_علی_ع #مادر #مسمار #سیلی #میخ_در #در_و_دیوار #پهلوی_شکسته
۵.۱k
۲۴ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.