قهر من
چند پارتی یونمین
.
.
.
Part : ¹
<<نویسنده>>
جیمین و یونگی باهم توی شرکت آشنا شده بودن . جیمین دستیار یونگی بود . یه شب جیمین بدون اینکه به یونگی بگه به بار میره .
جیمین : یه ویسگی ⁹⁰ درصد لطفا .
گارسون : چشم .
<<نویسنده>>
دخترا بغل جیمین نشسته بودن و عشوه میومدن اما جیمین توجهی نمیکرد .
<<چند مین بعد>>
جیمین همون طور که داشت ویسگیشو میخورد و مست بود نگاهش به یونگی افتاد که چشماش کاسه خون شده بودن .
.
.
.
لایک و فالو یادت نره خوشگله :)
.
.
.
Part : ¹
<<نویسنده>>
جیمین و یونگی باهم توی شرکت آشنا شده بودن . جیمین دستیار یونگی بود . یه شب جیمین بدون اینکه به یونگی بگه به بار میره .
جیمین : یه ویسگی ⁹⁰ درصد لطفا .
گارسون : چشم .
<<نویسنده>>
دخترا بغل جیمین نشسته بودن و عشوه میومدن اما جیمین توجهی نمیکرد .
<<چند مین بعد>>
جیمین همون طور که داشت ویسگیشو میخورد و مست بود نگاهش به یونگی افتاد که چشماش کاسه خون شده بودن .
.
.
.
لایک و فالو یادت نره خوشگله :)
- ۱۸۱
- ۱۷ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط