بوسید سرم را که بگوید نگران بود

بوسید سرم را که بگوید نگران بود
دنبال کسی بود که خود غافل از آن بود

دل بود و گرفتار وفایی که به سر نیست
من بودم و یاری که دلش با دگران بود

هرشب جگرم سوخت از این عشق خیالی
این سیل جگرسوز که از دیده روان بود

من ساکن کوی توام و از تو چه دورم !
میسوزم از این عشق که در برزخ جان بود

هرچند بگویم که تو را دوست ندارم
چیزی که عیان بود چه حاجت به بیان بود

#نرگس_بهار_لویی
دیدگاه ها (۶)

✍ 📃 از تو ممنونم 💌 ✍ 📃 تنها کسی هستی که 💌 ✍ 📃 وقتی آخرِ پیام...

دوست دارم❤ ️💖 چون تنها ترین فڪر تنهایے منے.دوستت دارم❤ ️ ...

ای من فدای انکه دلشبازبانش یکیست،،❤ ️😍 💋

امروزازکوچه پس کوچه های دلم گذرکردم,..دنبال حسی میگشتم که آر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط