میگفت گمون نکنم دیگه اونجوری عاشق شم یه جور عجیبی بود
میگفت گمون نکنم دیگه اونجوری عاشق شم. یه جورِ عجیبی بود. ناجوانمردانه شاید. حتی نارفیقانه. دیدی وقتی یه پرنده رو با سنگ یا سروصدا مجبور میکنی تا از روی شاخهی یه درخت پرواز کنه، اون پرنده تا مدتها دیگه سمتِ اون شاخه نمیره؟ به اون شاخه حسِ بدی پیدا میکنه. حسِ یه دوریِ عجیب. حسِ یه نارفیق.
- ۱.۷k
- ۲۷ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط