در برابر باران

در برابر باران
شعرم، برایت چتری خواهد شد
در مقابل آفتاب
شعرم، برایت خنکای نسیمی خواهد شد
در سوز سرما
برایت آتشی خواهد شد
و در ژرفای شب
چراغ دستانت.
هر وقت که دیدی
چتر و خنکای نسیم ات نبود
هر وقت
آتش و چراغ ات نبود
بدان
که شعرهایم
غروب کرده اند وُ
من نیز تا همیشه مُرده ام!
دیدگاه ها (۱)

شاید برای بزرگ شدن زود بود..شاید باید کوچک می ماندیمتا 20 سا...

دلم برایت تنگ میشود دیوانه جان!نه از آن دلتنگی های چند ثانیه...

از خواب خسته امبه چیزی بیشتر از خوابنیاز دارمچیزی شبیه بیهوش...

کاش دنیا مثل دیواری بود که پشت داشت و می‌شد رفت پشت آن ایستا...

‌‌در برابر بارانشعرم برایت چتری خواهد شد،در مقابل آفتابشعرم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط