خدا بر بومِ خود با نقشِ تو شوری بپا کرده
خدا بر بومِ خود با نقشِ تو شوری بپا کرده
عجب لطفی که در حقِ منِ یک لاقبا کرده
" کمال الملک" حیران مانده در "تالارِ آیینه"
که لبخندت چه خونی بر دلِ آیینه ها کرده
شبم درگیرِ مهتابت ، ببین با خلقتِ نابت
جهان هم رو به خوشبختی مسیری تازه وا کرده
نه تنها شد نظامِ آفرینش محوِ چشمانت
به عشقِ خانمان سوزت مرا هم مبتلا کرده
گلِ سرخِ نگاهت خیس و ابرِ تیره ی مخمل
تو را در نم نمِ گیتــارِ باران دلربا کرده
نشسته تا ابد در سینه ام مهرِ همانی که
سرَانگشتِ مـرا با گیسوانت آشنا کرده
شمیمِ یاس پیچیده میانِ خانه ! می فهمی؟
نسیم از عطرِ شورانگیزِ تو مشتی رها کرده
تماشــا کن طلوعِ دلنوازِ آفتابت را
خدا با شوقِ تو شاید جهانی نو بنا کرده
💔🍃 🍃****
عجب لطفی که در حقِ منِ یک لاقبا کرده
" کمال الملک" حیران مانده در "تالارِ آیینه"
که لبخندت چه خونی بر دلِ آیینه ها کرده
شبم درگیرِ مهتابت ، ببین با خلقتِ نابت
جهان هم رو به خوشبختی مسیری تازه وا کرده
نه تنها شد نظامِ آفرینش محوِ چشمانت
به عشقِ خانمان سوزت مرا هم مبتلا کرده
گلِ سرخِ نگاهت خیس و ابرِ تیره ی مخمل
تو را در نم نمِ گیتــارِ باران دلربا کرده
نشسته تا ابد در سینه ام مهرِ همانی که
سرَانگشتِ مـرا با گیسوانت آشنا کرده
شمیمِ یاس پیچیده میانِ خانه ! می فهمی؟
نسیم از عطرِ شورانگیزِ تو مشتی رها کرده
تماشــا کن طلوعِ دلنوازِ آفتابت را
خدا با شوقِ تو شاید جهانی نو بنا کرده
💔🍃 🍃****
۵۹۳
۱۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.