سیاه چشمان آتش انداخت به سینه ام

سیاه چشمان آتش انداخت به سینه ام
ای جانم
الهی خوابش ببرد میان جیگر سیاه هم
خوابش ببورده با بوسه بیدار کنم
و این را بپرسم تو
گر به گری مگر کدام ضربه گری
که مارا تو چنین کرده ای
در به دری به پشت هر خانه ای
کرده ای تو مارا به مثال رهگذری
والله نیست،هست این چو حق
به دل رحمی نداری، چه کنم🍃🕊️
دیدگاه ها (۰)

تا الان به این توجه کردید کهتو شبکه های اجتماعی شون آساری از...

اون دیگه مورده🤷چوپون دروغگو بگونرو دنبالش خودتم می برند💔🚶

آن چیست ز گلستانی که پر می ریزد تو نمی دانی مگرز لعل لبان تو...

تو برای کی شدی آفتابروشن کردی مرا همین رو🥀🍃🕊️نمی فهمیدم دگر ...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

p80نئوهو با ارتشش به سلیب اتش رسید ارتشش اینقد بزرگ بود که ب...

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۶

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط