آنجا درختی بود چسبیده به آسمان

آنجا درختی بود چسبیده به آسمان،
زیر سایه‌ای خنک،
برایت شعر می‌ خواندم.

شانه به موهایت میزدم
و نگاهی که به دنبال چشم‌هایت میگشت...!

عشق بود،
دو فنجان چای نیز،
و صدای پرنده ای آشنا!

چقدر خوابت را ببینم؟
چقدر دیگر؟

🐟
دیدگاه ها (۱)

بعضی چیزا بعضی ادما بعض اتفاقا باید به وقتش باشه،ی سری چیزار...

حالشون ڪه ازت بهتر باشهمیڱن بیخیال درست میشه

تو یادت نیست؛ولی من خوب به یاد دارم،برای داشتنت دلی را به در...

هرگز بامن که دوستت دارمقهر نباش،باران بی ابر نمی بارد، و ماه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط