به سرم بزن

به سرم بزن
که در ادامه ی تمام حواس ها
به لامسه ام خطور نمیکنی
به سرم بزن
کلمات من در کتاب ها دفن نشده اند
که به خیابان می گویم تو
به خانه می گویم تو
به دیوار تو
به پنجره تو
به همه چیز
و تنها به صندلی ها می گویم
جای خالی تو
به سرم بزن
من از پذیرش بیمارستان اجازه ات را خواهم گرفت

#آباعابدین

Delnevesht
https://telegram.me/wisgooniha
دیدگاه ها (۶)

پنجشنبه ها،از صبحِ اولِ وقتَش،بخواهی نخواهی همه چیز عاشقانه ...

بعضی وقتها...آنقدر خستگی به تنم مینشیند...که کسی...جز تو...ن...

انسان ها آفریده شده اند که به آنها عشق ورزیده شود و اشیا ساخ...

#حرفهایی_که_میزنیم،،،،دست دارند!!!دست های بلندی که گاهی،گلوی...

چپتر ۱ _ دختر یتیمعصر بود. سایه دیوار های بلند و ترک خورده ی...

صحنه,پارت یازدهم

ازمایشگاه سرد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط