my mafia
my mafia
p.⁸
- خب بهتره بریم ( سوار ماشین شد )
( رفت سوار ماشین شد )
ویو ات
( سوار ماشین شدیم بعد چند مین رسیدیم پیاده شدیم و رفتیم داخل یهو یول بدو بدو اومد سمتم استرس داشت که گفت )
* متاسفم رئیس یه جاسوس پیدا کردیم
-هه کی به خودش اجازه داده جاسوسی منو بکنه ... الان کجاست
* توی اتاق شکنجه هست
- منو ببر پیشش
* چشم
( رفتن تو اتاق شکنجه که اون جاسوس اونجا بود )
- خب خب
● ... ( برای یاد اوری این [●] علامت ناشناسه یعنی معلوم نیست کیه )
- جاسوسمون از طرف کی اومده ( رفت سمت میز و به چاقو برداشت )
● ...
- نمیخوای چیزی بگی نه ؟
● ...
- ( رفت سمتش و چاقو رو گذاشت زیر فکش و به چشماش نگاه کرد ) یه سوال رو یه بار میپرسم
● منو بکش من چیزی نمیگم چون اگه بگمم دوروز طول میکشه که بمیرم
- اگه بگم کاری میکنم که زنده بمونی چی
● بهت اعتماد ندارم
- ( پوزخند ) پس تا حد مرگ شکنجت میکنم
● من در برابر هر شکنجه ای مقاومم
درد حدی نداره و میتونی تحملش کنی اما ترس حدی داره ( از پشت بقیه اومد بیرون )
● تو دیگه کی هستی
کس خاصی نیستم بادیگارد شخصیه کسی که رو به روی تو وایساده ( به ات نگاه کرد و منتظر اجازه بود که کاری که میخواست رو روی مرد پیاده کنه )
- ( با چشماش اجازه رو داد )
( رفت سمت یه سوزنه تیز و نازک و برش داشت و رفت سمت مرد ) خب بنظرت اگه دیکه نتونی ببینی چی میشه
● چ.چ.چی م.م.منظورت چ.چیه
( روبه روش وایساد و خم شد تا هم قد مرد شه ) اگه با این سوزن چشمای مشکیت رو بیرون بیارم چی میشه ( لبخند )
● ت.ت.تو یه روانی
-( لبخند زد ) خب اعتراف میکنی یا بسپارمت دست ایشون
● ن.ن.ن.نع میگم اون اون ...
...ادامه دارد ...
تا پارتی دیگر بدرود
p.⁸
- خب بهتره بریم ( سوار ماشین شد )
( رفت سوار ماشین شد )
ویو ات
( سوار ماشین شدیم بعد چند مین رسیدیم پیاده شدیم و رفتیم داخل یهو یول بدو بدو اومد سمتم استرس داشت که گفت )
* متاسفم رئیس یه جاسوس پیدا کردیم
-هه کی به خودش اجازه داده جاسوسی منو بکنه ... الان کجاست
* توی اتاق شکنجه هست
- منو ببر پیشش
* چشم
( رفتن تو اتاق شکنجه که اون جاسوس اونجا بود )
- خب خب
● ... ( برای یاد اوری این [●] علامت ناشناسه یعنی معلوم نیست کیه )
- جاسوسمون از طرف کی اومده ( رفت سمت میز و به چاقو برداشت )
● ...
- نمیخوای چیزی بگی نه ؟
● ...
- ( رفت سمتش و چاقو رو گذاشت زیر فکش و به چشماش نگاه کرد ) یه سوال رو یه بار میپرسم
● منو بکش من چیزی نمیگم چون اگه بگمم دوروز طول میکشه که بمیرم
- اگه بگم کاری میکنم که زنده بمونی چی
● بهت اعتماد ندارم
- ( پوزخند ) پس تا حد مرگ شکنجت میکنم
● من در برابر هر شکنجه ای مقاومم
درد حدی نداره و میتونی تحملش کنی اما ترس حدی داره ( از پشت بقیه اومد بیرون )
● تو دیگه کی هستی
کس خاصی نیستم بادیگارد شخصیه کسی که رو به روی تو وایساده ( به ات نگاه کرد و منتظر اجازه بود که کاری که میخواست رو روی مرد پیاده کنه )
- ( با چشماش اجازه رو داد )
( رفت سمت یه سوزنه تیز و نازک و برش داشت و رفت سمت مرد ) خب بنظرت اگه دیکه نتونی ببینی چی میشه
● چ.چ.چی م.م.منظورت چ.چیه
( روبه روش وایساد و خم شد تا هم قد مرد شه ) اگه با این سوزن چشمای مشکیت رو بیرون بیارم چی میشه ( لبخند )
● ت.ت.تو یه روانی
-( لبخند زد ) خب اعتراف میکنی یا بسپارمت دست ایشون
● ن.ن.ن.نع میگم اون اون ...
...ادامه دارد ...
تا پارتی دیگر بدرود
۵.۶k
۲۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.