خواب های طلایی
فریب خورده ام از این سرابهای طلایی
کجاست بارش سبز سحابهای طلایی
دلم کشیده به خود پرده سیاهی شب را
کجاست نیزه تیز شهابهای طلایی
در این سپیده دم نقره ای بیا بسپاریم
عنان زورق دل را به آب های طلایی
من از شمیم تو لبریز میشوم اگر امشب
به گیسوان بدهی پیچ و تابهای طلایی
بسان آینه ها پاک میشوم چو بریزی
به جام خشک لبانم، شرابهای طلایی
تو شهر منجمد و خانه های برفی مارا
ببر به دهکه آفتاب های طلایی
دلم گرفته ز تکرار این مناظر بی رنگ
مرا ببر به تماشای خواب های طلایی
کجاست بارش سبز سحابهای طلایی
دلم کشیده به خود پرده سیاهی شب را
کجاست نیزه تیز شهابهای طلایی
در این سپیده دم نقره ای بیا بسپاریم
عنان زورق دل را به آب های طلایی
من از شمیم تو لبریز میشوم اگر امشب
به گیسوان بدهی پیچ و تابهای طلایی
بسان آینه ها پاک میشوم چو بریزی
به جام خشک لبانم، شرابهای طلایی
تو شهر منجمد و خانه های برفی مارا
ببر به دهکه آفتاب های طلایی
دلم گرفته ز تکرار این مناظر بی رنگ
مرا ببر به تماشای خواب های طلایی
۵.۲k
۲۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.