پرپرواز ندارم

پرپرواز ندارم
اما
دلی دارم و حسرت درناها
و به هنگامی که مرغان مهاجر
در دریاچه ی ماهتاب
پارو می کشند
خوشا رها کردن و رفتن
خوابی دیگر
به مردابی دیگر
خوشا ماندابی دیگر
به ساحلی دیگر
به دریایی دیگر
خوشا پر کشیدن
خوشا رهایی
خوشا اگر نه رها زیستن
مردن به رهایی!
آه!
این پرنده
در این قفس تنگ
نمی خواند...
دیدگاه ها (۲۷)

سلامی به زیبایی عشقبه طراوت لبخندبه روشنایی خورشیدبه سبزی غز...

سلام سلام سومین روز شهریور ماهتون به خیر و شادیالهی که این م...

گاهی میخواهم☺ ️ چنان خودخواهانه در😇 آغوشت بگیرم که جای ضربا...

اگہ کســـــــی شما رو بخواد حتما جایی براتون باز میکنه ... خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط