پای صندوق دلت باز که دستت لرزید

پای صندوق 👌 دلت باز که دستت لرزید

شهره ی شهر تو من بودم❤ ️
و او شورا شد.
دیدگاه ها (۱)

رفتنش آخرین عذابم بود...شاکی ام از خودم،از او،از درد...شاکی ...

قهوه ام لال شدهنه‌میگوید می آیی..نه میگوید نمی آیی..🍁

چگونه سیر شود چشمم از تماشایت؟که جاودانه ترین لحظه ی تماشایی...

شرح دلتنگی من بی تو فقط یک جمله ستتا جنون فاصله ای نیست از ا...

پنجره ها را که باز کردمسرد بودتنم لرزیداز این کوچه ی لخت و ع...

تو این هجوم درد تنهایی یه مردغم نبودنت با زندگیم چه کردروزای...

فصل #پاییز باید کسی باشد کهپا به پای دلت دیوانگی کندو شانه ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط