اسب سواری

پارت7
ا/ت: صبحونه رو خوردیم و آماده شدیم واسه پیداه روی یک شورت بیرونی و یک ژاکت پوشیدم
کوک: شورتکت رو عوض کن!
ا/ت: چرا؟
کوک: چون اونجایی که میریم مناسب این شلوارک نیست بخاطر خودت میگم..یکم بلندتر شو بپوش
ا/ت:چقدر
کوک: روناتو بگیره
ا/ت: فهمیدم*.. اومدم!
کوک: بهتره..
ا/ت: کجا میریم
کوک: اول میریم بگردیم تو پارک بعد میریم رستوران چینی مورد علاقه تو تا ناهار بخوریم
ا/ت: چیی؟.. پارک؟.. من با تو پارک نمیام..نمیخوام بدوم
کوک: شما بوب می‌خورید
ا/ت: من با ماشینم میام
کوک: دستشو گرفتم و دویدم
ا/ت؛ وایستا.. صبر کن خودم بدوم..الان میخورم زمین ( ترسیده)
کوک : نترس جوجه من اینجام
ا/ت: دارم بهت میگم وایستا..دوتا پامو انداختم زمین و کشیدمش تو بغلم که سرم محکم خورد زمین
کوک: ا/ت؟
ا/ت: زل زدن*
کوک: ا/ت وقت شوخی نیست..خوبی؟
ا/ت:وقتی دارم بهت میگم وایستا گوش بده ( بلند شدن و از پشت سرمو گرفتم زور زدم نزنم زیر گریه چون بدجوری درد داشت و راه افتادم
کوک: ا/ت؟ خوبی؟
ا/ت:...
کوک: ( بیا قهر کرد) ا/ت با توام
ا/ت: من با تو هیجا نمیام
کوک: ببخشید
ا/ت: داشتم خودم میدویدم که منو میکشوندی!
کوک: معذرت میخوام
ا/ت:پشتم.. ( نگران )
کوک: چی؟
ا/ت: پشت سرم گرمه
کوک: موهاش خونی شده بود..یهو ا/ت غش کرد*
دیدگاه ها (۶)

اسب سواری

عیدتون مبارک کوشولو ها

فیکام زیبایی خاصی رو داره ( رومانتیک قدیمی)

اسب سواری

"سرنوشت" p,17...ا/ت : یعنی باهم.... اهم اهم .؟.کوک : آره( خن...

مدرسه اوکی داpart48ا/ت: الو سلام... : سلام ا/ت خوبی گوشی رو ...

تکپارتی اسمات کوک درخواستی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط