توفقط مال همین قلب پر احساس منی

توفقط مال همین قلب پر احساس منی
منم آن مزرعه ی عشق تو آن داس منی

همه کس در دل من نیست عزیزم بخدا
به که گویم که تو آن برگ گل یاس منی

به رطب زار لبت بوسه ای مهمان بشوم
چون که سرخ است و ملس میوی گیلاس منی

ای که با شیطنتت کار دو شیطان بکنی
تو بدانی که همه واژه ی خناس منی

تویی آن شاه که دستم به تو آغشته شده
کیش و ماتت بکنم چون ورق آس منی

تو و آن دلبری و محو تماشا شدنم
توفقط مال همین قلب پر احساس منی.

@monlightyy
دیدگاه ها (۲)

گاه گاهی دل من، یاد تو را میخواهداز لب بسته ی ؛من، نام تو را...

سه چیز تحملش خیلی سختهیکی این که حق با تو باشهولی بهت زور بگ...

مست شعرت کن مرا تا گونه ام را تر کنیتا که من را از طریق چشم ...

ای تو برقلب من از هرکه سزاوارتریناین منم در ره جانان تو غمخو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط