سخته بیایی زیارت قلبتو جا بذاری
سخته بیایی زیارت قلبتو جا بذاری
داغمو تازه کرده عکسای یادگاری
خدا بده خیرش هرکس این جمله رو اونجا گفته
یه جوری بگیر که گنبد پشت سرم بیفته
بذار بمونم و نکن منو تو وا از سرت
پائین پات بذار بمیرم واسه اکبرت
آقام آقام آقام آقام آقام آقام یا حسین
دعام فقط همینه اشکام که میشه جاری
دست جمعی زیارت و عکسای یادگاری
برا من موقع مرگ خاک حرمو بیارید
عکسای کربلامو رو سنگ قبرم بذارید
خدا بده خیرش هرکس این جمله رو اونجا گفته
یه جوری بگیر که گنبد پشت سرم بیفته
اینقد میگم حسین تا راضی بشه آقا دخترت
پائین پات بذار بمیرم واسه اصغرت
آقام آقام آقام آقام آقام آقام یا حسین
http://bayanbox.ir/download/1399613185952398055/S1394122201-AVAYESOOZ.BLOG.IR.mp3
.....
از خیابان سدره بروی مستقیم میخوری به حرم ارباب....
ولی اولین بار که میروی
دو به شک میمانی
بعد تصمیمت را میگیری!
اول ادیب ترین را زیارت میکنی
آخر دل پری داری
عباسِ علی هم که باب الحوائج
کفش هایت را از پا در می آوری
آرام آرام راهی حرم عباس میشوی!!!
تازه میفهمی اول ورودی شهر آن گنبدی که دیدی گنبد عباسِ ام البنین بوده!
دلت میخواهد فدای این وجود شوی که بعد از 1400 سال همچنان سینه سپر کرده برای امامش!
دیگر اینجا خیلی چیزها دست تو نیست!!!
مثلا همین اشکهایی بی دلیل و صد دلیل!
کفشهایت را تحویل کفشداری میدهی
انتظار داری حرمی به بزرگی ضامن آهو ببینی!
نه کوچک است!
آرام آرام پیش میروی و بعد....
میرسی به ضریح
الله اکبر!
صلابتش میکشد تو را
چه مرگ خواستنی ای!
آرامی
آرام
آرا
آ....
یک آن
میباری
با ضجه
با شور
با شین
با عشق
با تمام وجود
می اندیشی چقدر عمر لازم است برای سجده ی شکر دیدن این صحنه!
من
عباسِ حسین
اینجا؟
نگاه به دستهایت میکنی
دست بهه چشمهایت میکشی
پای سست میلرزند
قلبت به در و دیوار سینه میکوبد
گوشهایت طنین یا عباس یا عباس میشنوند
خودت هستی
!!!!!
خودم بودم ایهاالناس!!
خــــــــــودم
این وجود درب و داغان از گناهِ خودم بود و حرم آقا!!!
دروغ نیست
معجزه همین است دیگر؟
چه میخواهی از اعجاز مگر
مینشینم همان گوشه
(یاابن امیرالمومنین به خدای علی قسم تا دنیا دنیاست یادم میمونه لطفتو! یادم میمونه اینجا رو!!!)
درد و دل میگویم
از من بودنم گله میکنم
التماس میکنم
گدایی میکنم
حرف میزنم
میشنود....به خدا که میشنود...
قلبم سبک میشود...
صدایم میکند:بریم حرم آقا...
میرویم حرم آقا!!!
میان بین الحرمین یک بار دیگر حرم عباسِ زهرا را میبینم...
می اندیشم چه به ارباب بگویم؟
من که حرف ها را با عباسِ زینب زدم!
دوباره به حرم آقا نگاه میکنم!!!
برادری میکند اینبار هم
یعنی که اول پیش عباسِ سکینه حرفهایت را بزن....
بعد....
پیش حسینِ رسول الله و زهرا و علی و ام البنین و زینب و عاااالم....
پیش حسینِ عباس
فقط حسین!!!
هر چقدر مرور میکنم انگار تازه تر میشه
خیلی وقته دیگه صدام نمیکنن کربلایی!
یه بار دیگه میطلبی عباسِ خدا؟
بزار یادشون بیاد پابوست بودم!!!
داغمو تازه کرده عکسای یادگاری
خدا بده خیرش هرکس این جمله رو اونجا گفته
یه جوری بگیر که گنبد پشت سرم بیفته
بذار بمونم و نکن منو تو وا از سرت
پائین پات بذار بمیرم واسه اکبرت
آقام آقام آقام آقام آقام آقام یا حسین
دعام فقط همینه اشکام که میشه جاری
دست جمعی زیارت و عکسای یادگاری
برا من موقع مرگ خاک حرمو بیارید
عکسای کربلامو رو سنگ قبرم بذارید
خدا بده خیرش هرکس این جمله رو اونجا گفته
یه جوری بگیر که گنبد پشت سرم بیفته
اینقد میگم حسین تا راضی بشه آقا دخترت
پائین پات بذار بمیرم واسه اصغرت
آقام آقام آقام آقام آقام آقام یا حسین
http://bayanbox.ir/download/1399613185952398055/S1394122201-AVAYESOOZ.BLOG.IR.mp3
.....
از خیابان سدره بروی مستقیم میخوری به حرم ارباب....
ولی اولین بار که میروی
دو به شک میمانی
بعد تصمیمت را میگیری!
اول ادیب ترین را زیارت میکنی
آخر دل پری داری
عباسِ علی هم که باب الحوائج
کفش هایت را از پا در می آوری
آرام آرام راهی حرم عباس میشوی!!!
تازه میفهمی اول ورودی شهر آن گنبدی که دیدی گنبد عباسِ ام البنین بوده!
دلت میخواهد فدای این وجود شوی که بعد از 1400 سال همچنان سینه سپر کرده برای امامش!
دیگر اینجا خیلی چیزها دست تو نیست!!!
مثلا همین اشکهایی بی دلیل و صد دلیل!
کفشهایت را تحویل کفشداری میدهی
انتظار داری حرمی به بزرگی ضامن آهو ببینی!
نه کوچک است!
آرام آرام پیش میروی و بعد....
میرسی به ضریح
الله اکبر!
صلابتش میکشد تو را
چه مرگ خواستنی ای!
آرامی
آرام
آرا
آ....
یک آن
میباری
با ضجه
با شور
با شین
با عشق
با تمام وجود
می اندیشی چقدر عمر لازم است برای سجده ی شکر دیدن این صحنه!
من
عباسِ حسین
اینجا؟
نگاه به دستهایت میکنی
دست بهه چشمهایت میکشی
پای سست میلرزند
قلبت به در و دیوار سینه میکوبد
گوشهایت طنین یا عباس یا عباس میشنوند
خودت هستی
!!!!!
خودم بودم ایهاالناس!!
خــــــــــودم
این وجود درب و داغان از گناهِ خودم بود و حرم آقا!!!
دروغ نیست
معجزه همین است دیگر؟
چه میخواهی از اعجاز مگر
مینشینم همان گوشه
(یاابن امیرالمومنین به خدای علی قسم تا دنیا دنیاست یادم میمونه لطفتو! یادم میمونه اینجا رو!!!)
درد و دل میگویم
از من بودنم گله میکنم
التماس میکنم
گدایی میکنم
حرف میزنم
میشنود....به خدا که میشنود...
قلبم سبک میشود...
صدایم میکند:بریم حرم آقا...
میرویم حرم آقا!!!
میان بین الحرمین یک بار دیگر حرم عباسِ زهرا را میبینم...
می اندیشم چه به ارباب بگویم؟
من که حرف ها را با عباسِ زینب زدم!
دوباره به حرم آقا نگاه میکنم!!!
برادری میکند اینبار هم
یعنی که اول پیش عباسِ سکینه حرفهایت را بزن....
بعد....
پیش حسینِ رسول الله و زهرا و علی و ام البنین و زینب و عاااالم....
پیش حسینِ عباس
فقط حسین!!!
هر چقدر مرور میکنم انگار تازه تر میشه
خیلی وقته دیگه صدام نمیکنن کربلایی!
یه بار دیگه میطلبی عباسِ خدا؟
بزار یادشون بیاد پابوست بودم!!!
۹.۳k
۰۲ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.