مگر این کوچه بن بست دویدن دارد؟
مگر این کوچه بن بست دویدن دارد؟
دل بی عشق مگر شوق تپیدن دارد؟
مرغکی خسته و تنها و زمستانی سرد،
کوچ تا چند؟ مگر تاب رسیدن دارد؟
باید این سینه غمدیده نفس باز کشد،
خنده کردم که کجا نای کشیدن دارد؟
دره ای ژرف؛ صدایی که مرا میخواند،
پای من قرص؛ ولی میل پریدن دارد..
دل بی عشق مگر شوق تپیدن دارد؟
مرغکی خسته و تنها و زمستانی سرد،
کوچ تا چند؟ مگر تاب رسیدن دارد؟
باید این سینه غمدیده نفس باز کشد،
خنده کردم که کجا نای کشیدن دارد؟
دره ای ژرف؛ صدایی که مرا میخواند،
پای من قرص؛ ولی میل پریدن دارد..
۵۹۳
۲۹ فروردین ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.