بعضی ها شبیه یک انجیر رسیده می مانند که یکهو از آسمان می

بعضی ها؛ شبیه یک انجیر رسیده می مانند که یکهو از آسمان می افتند در دامن رنگ و وارنگ زندگی ات.
آن قدر بی هوا که اصلا نمیدانی چه شد... چگونه شد.
اصلن خودت را می زنی به کوچه علی چپ و از بودنش لذت می بری.
بعضی ها؛ شبیه عطر بهارنارنج هستند در کوچه پس کوچه های پیچ در پیچ دلت، نفس می کشی... آنقدر عمیق که عطر بودنشان را تا آخرین ثانیه ی عمرت در ریه هایت ذخیره کنی.
بعضی ها؛ شبیه ماهی قرمز کوچکی هستند که افتاده اند در تنگ بلورین روزگارت. جانت را با جان و دل در هوایشان تازه می کنی.
بعضی ها
اصلن چرا باید از در و دیوار مثال بزنیم؟
بعضی ها،
آرامش مطلقند،
لبخندشان
تلالو برق چشمانشان...

بعضی ها؛ بودنشان... همین ساده بودنشان... همین نفس کشیدنشان، یک عالمه لبخند می نشاند روی گوشه لبمان.
و من چقدر دوست دارم این بعضی ها را
دیدگاه ها (۲)

ﺍﺳﻤﻢ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺗﻮ،ﻋﺸﻘﻢ ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﺗﻮ،ﺟﺴﻤﻢ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻮ،ﺟﺎﻧﻢ ﻓﺪﺍﻱ ﺗﻮ،ﺭﻭﺣﻢ...

تو زندگی یاد میگیری که تنها کسی که میتونی بهش اعتماد کنی خود...

طوری بخند که حتی تقدیر شکستش را بپذیرد،چنان عشق بورز...که حت...

دلتنگم….لبخند دروغکی چرا….؟؟خوب نیستم . . .مثل قرصی که نیمه ...

⁨«ذات نکو، خودِ زیبایی‌ست —بی‌نیاز از صحنه و بی‌نیاز از صدا»...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط