بعضی ها؛ شبیه یک انجیر رسیده می مانند که یکهو از آسمان می
بعضی ها؛ شبیه یک انجیر رسیده می مانند که یکهو از آسمان می افتند در دامن رنگ و وارنگ زندگی ات.
آن قدر بی هوا که اصلا نمیدانی چه شد... چگونه شد.
اصلن خودت را می زنی به کوچه علی چپ و از بودنش لذت می بری.
بعضی ها؛ شبیه عطر بهارنارنج هستند در کوچه پس کوچه های پیچ در پیچ دلت، نفس می کشی... آنقدر عمیق که عطر بودنشان را تا آخرین ثانیه ی عمرت در ریه هایت ذخیره کنی.
بعضی ها؛ شبیه ماهی قرمز کوچکی هستند که افتاده اند در تنگ بلورین روزگارت. جانت را با جان و دل در هوایشان تازه می کنی.
بعضی ها
اصلن چرا باید از در و دیوار مثال بزنیم؟
بعضی ها،
آرامش مطلقند،
لبخندشان
تلالو برق چشمانشان...
بعضی ها؛ بودنشان... همین ساده بودنشان... همین نفس کشیدنشان، یک عالمه لبخند می نشاند روی گوشه لبمان.
و من چقدر دوست دارم این بعضی ها را
آن قدر بی هوا که اصلا نمیدانی چه شد... چگونه شد.
اصلن خودت را می زنی به کوچه علی چپ و از بودنش لذت می بری.
بعضی ها؛ شبیه عطر بهارنارنج هستند در کوچه پس کوچه های پیچ در پیچ دلت، نفس می کشی... آنقدر عمیق که عطر بودنشان را تا آخرین ثانیه ی عمرت در ریه هایت ذخیره کنی.
بعضی ها؛ شبیه ماهی قرمز کوچکی هستند که افتاده اند در تنگ بلورین روزگارت. جانت را با جان و دل در هوایشان تازه می کنی.
بعضی ها
اصلن چرا باید از در و دیوار مثال بزنیم؟
بعضی ها،
آرامش مطلقند،
لبخندشان
تلالو برق چشمانشان...
بعضی ها؛ بودنشان... همین ساده بودنشان... همین نفس کشیدنشان، یک عالمه لبخند می نشاند روی گوشه لبمان.
و من چقدر دوست دارم این بعضی ها را
۲.۱k
۰۹ اسفند ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.