بخونیدقشنگهتصورکن جلوت وایسادهداره نگات میکنه بایه

بخونید.قشنگه))تصورکن جلوت وایساده...داره نگات میکنه بایه لبخندقشنگ ازاوناکه دل همرومیبره....بعدیعدفعه میری جلوویعدفعه بغلش میکنی...باتمام وجودبه خودت میچسبونیش عطرتنش بوی خوش گردنش....جوری فشارش میدی که انگارمیخوای توش حل بشی...بعدصداش کنی پسوند(م)یامیم مالکیت روبهش اضافه کنی...‌انگارفقط همین یه آدم توجهان وجودداره اونم ماله توئه.....اون موقع دیگه همه چی تموم شده دیگه باحسرت عکس پروفایلشونگاه نمیکنی.‌‌...دیگه وقتی کسی پیشش وایمیسه حسرت نمیخوری وچهارتافش آبدارباره یاروکنی.‌‌..دیگه داریش...هروقت بخوای باهاش حرف میزنی و...
ایناهمش درحد تصوره درحد حرفه....هیچوقت واقعی نمیشه...هیچ وقت نمیزاره بغلش کنم و این کابوس چندساله تموم شه....ایشالاهرجاهستی سلامت باشی...ایشالااگه خواری میخوادتوپات بره توپای من بره که دردنکشی....
آخ گلم.....