اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۳۷

از پاسگاه بیرون اومدم...روبروم...پدرم ایستاده بود!

با عصبانیت دوییدم سمتش و یقه شو گرفتم: همش تقصیره توعههه!!!! ا. تتتت کجاستت؟؟؟!!!!

بابا بی حال سرشو پایین انداخت که دوباره با عصبانیت داد زدم: تو ا. ت رو بهم دادی الان ازم گرفتیش!!! ا. تتت کجاستتت!؟؟؟؟؟!!!!

بابا گفت: چکاارر کنممم؟؟ دست من نبود! سوهو...

خون چشمامو گرفت، یقه ش رو محکم تر بالا گرفتم و داد زدم: سوهو چییی؟؟؟؟ بردش؟؟؟؟

بابا ناچار سر تکون داد.

با عصبانیت یقه ش رو ول کردم که افتاد زمین...چرا...چرا دلم میخواست بزنمش؟؟؟ کسی که هیچوقت برام پدری نکرد! همینطوری بودش ک هیچوقت ا. ت. و درک نکردم وقتی برای کشته شدن پدرش گریه میکرد!

ولی نه نزدمش!! هرچی باشه پدره! اینو ک میفهمم.

گفتم: تو اینجا چکار میکردی؟؟؟ چرا مراقب ا. ت نبودی؟؟؟!!!!چرااا؟؟؟؟

بابا سرشو پایین انداخت: سوهو کارشو خوب بلد بود...میدونست چکار کنه که من نتونم جلوشو بگیرم...

با عصبانیت داد زدم: الان کجاستت؟؟ کدوم گوریه!؟؟!!؟؟

بابا اروم و با شرمندگی گفت: نمیدونم!

هیونجین از پشت پاسگاه اومد سمتم و با خوشحالی گفت: دیدی چه آتیشی راه انداختم؟؟ کیف کردی تهیونگ؟؟؟

هوفی کشیدم:تو کارتو خوب انجام دادی افرین!

هیونجین سوالی نگاهم کرد: الان این اتیشه برای چی بود؟؟

با اطمینان گفتم: برای اینکه مدارک علیه من بسوزن.

هیونجین هنوزم جواب سوالشو نگرفته بود ولی پرسید: خب الان ا. ت کجاست؟؟

با اشفتگی گفتم: نمیدونم! سوهو اونو برده!
دیدگاه ها (۴)

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۳۸

اینم هیونجین ما😍🥹❤

امار از دستم در رفت که یهو با این امار مواجه شدم😱صد و هفتاد ...

پارت حذف شده

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۱۷

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۳۳

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط